یافتن پست: #نکرد

dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
نمیگم که خطا نکردم .من که ادعانکردم همه میگن بی بفایی.من که اعتنا نکردم ...عازم سفرشدی تومن دلم میخواستم بدونی واسه موندن تواما به خدا دعانکردم میدونم دوستت ام نداری حتی به قدقناری همون عاشقم ام هنوزه ام منکه اشتباه نکردم من تورورها نکردم
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 00:19
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یک سیب افتاد و جهان از قانون جاذبه باخبر شد
ولی هزاران جسد افتاد و بشر معنی انسانیت را درک نکرد ...

" چارلی چاپلین "
دیدگاه  •   •   •  1394/01/28 - 18:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لطفا توجه کنید . . .

.
.
.
.
.

.
.
.
.

. .
مرسی که توجه کردید
خیلی وقت بود کسی بهم توجه نکرده بود
ایشالله تو شادی هاتون جبران کنم!
دیدگاه  •   •   •  1394/01/25 - 20:47
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
موندم از کجا شروع شد ؟ که تو رو دوباره دیدم
هنوز از راه نرسیدم به ته قصمون رسیدم
یکی جز من تو دلت بود واسه این بود برنگشتم
وقتی لبخندتو دیدم حتی از خودم گذشتم !
این فداکاری من رو دیگه جز من کی میدونه ؟
جز تویی که خوبیامو دیگه یادت نمیمونه ؟؟
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
وقتی محتاج تو بودم تو فداکاری نکردی !!
حال و روز منو دیدی اما باز کاری نکردی !!
شونه خالی کردی از من با هزار عذر و بهونه
درد و دل کردم دوباره با در و دیوار خونه
این فداکاری من رو دیگه جز من کی میدونه ؟
جز تویی که خوبیامو دیگه یادت نمیمونه ؟؟
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی ….
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:32
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم لک زده برای دعواهایی که با هم نکردیم!
... لعنتی؛ چقدر مهربان رفتی...
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترا
گفت با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم…
//
//
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش
که صدا آب هویج داد عقدشم نکرد . . <img src=(" title=":((" />(
مادرشوهر و خواهرشوهرشم گیساشو کندن
چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود . . . o_9
و اما بابای عروس با کمربند افتاد به جونش
تا جایی که جا داشت زد سیاه و کبودش کرد . . .o_0
الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرش !
باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون !
عشقشم الان دوتا بچه داره و زنشم خعلی دوس داره !! :)))
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:48
faezeh
faezeh
عاشقم .....
عاشق اون بالاسری 
اون که تنها با ما پریدو هرزگی نکرد
واسه منی که بندگی نکرد...
دیدگاه  •   •   •  1394/01/6 - 22:28
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

 


همه گفتند:"او"که رفت زندگی کن


ولی.....کسی درک نکرد که "او"


خود زندگی ام بود...

دیدگاه  •   •   •  1393/09/28 - 14:35
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
رفیقم امروز تعریف میکرد :
چند روز پیش ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﺬﺭﯼ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ همسایه رو زدم،
ﺩﺧﺘﺮشون اوﻣﺪ بیرون،
ﻧﺬﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ؛ ﺗﻮو ﭼﺸﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ و ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻧﺸﺎﺍﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﯽ!
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﻡ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﭼﺸﺎﺵ ﮔﺮﺩ ﺷﺪ،
ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﭼﯿﻪ؟
ﻣﻨﻢ ﯾﮑﻢ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩﻡ و ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻏﺰﻩ !
.
.
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺴﺖ،
ﺧﺪﺍﻓﻈﯿﻢ ﻧﮑﺮﺩ
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻠﯽ ﺑﻮﺩ !
ﺑﯿﺸﺮﻓﺎ ﺗﺎ ﮐﺠﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﺮﺩن !
ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ
دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 17:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اگه یه روز تو خیابون از کنار یه گنجشک رد شدی و نپرید ، فکر نکن که ازت نترسیده، بدون که اون هم آدم حسابت نکرده…


 


[ کیفر - حسن فتحی ]

دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 21:06
صفحات: 1 2 3 4 5 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ