یافتن پست: #نکرد

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دیشب اومدم خودکشی کنم رفتم از سوپر سر کوچمون تیغ خریدم


رفتم نشستم تو حموم، وقتی که اومدم تیغ رو بکشم رو رگم


.
.
.
.
.
.
.



.
یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم


اینقدر اعصابم خورد شد که هیچی دیگه، خودکشی نکردم :|


دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 13:15
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد- سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.



نتیجه اخلاقی: اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود. و دوم اینکه چیزی که شما آنرا بی ارزش می دانید، بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است. سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است. پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهم تر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم


دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 12:08
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دختر :هه هه هه


پسر:چرامیخندی


دختر:به تومیخندم



پسر:یادته اون روزتوخونمون افتاده بودی به پام


التماس میکردی تا کاریت نکنم و به هیشکی نگم کاراتو؟بعد الان به من میخندی؟


دختر:هه هه هه من با حرفام خرت کردم،


پسر:من خام حرفات نشدم وقتی میتونستم آبروتوببرم


یاد ناموسم افتادم فکرکردم اگه یه روزی ناموسم تو این موقعیت گیرکنه چی میشه،


دلم سوخت باهات کاری نکردم


دختر:خفه شو اسکول،همش ادعایی،


مال این صحبتا نیستی،توبی عرضه ای


پسر:آره توراست میگی من بی عرضه ام،خدافظ


1سال بعد


دختربابغض؛سلام عزیزم


پسر:سلام گلم خوبی خوشحالم کردی بعد 1سال یادی ازما کردی


دختر:عزیزم خواهش میکنم منو ببخش من درحق تو خیلی بدی کردم


پسر:توکه کاری نکردی عزیزم چی شده؟


دختر:چندروز پیش گول حرفای یه پسرو خوردم رفتم خونشون و...بعدش عکس و...منو پخش کردن همه جا


پسر:جدی میگی؟


دختر:آره،الان تومحل همه مهر فاحشه روم گذاشتن


پسر:عزیزم توباید منو ببخشی


دختر:چرامگه چیکارکردی؟


پسر:وقتی پارسال بدون دلیل ازمن جداشدی وبه من گفتی بی عرضه،


من همون لحظه ازخدا خواستم یه با عرضه نصیبت کنه....


دختراااااا به اینجورپسرا که نمیخوان با ابروتون بازی کنن نگید بی عرضه


بگید مرررررررررررد


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 19:55
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




میدانستـم رویـا بود ...

مــَــن و تـــــُــــو !؟

بَعـیـــد بـود آن هَمه خـوشبختی !!

حَتـــی در تَــصـور ِخُـدا هـم نبود !

حَق داشتــــ که بـرآورده نکرد !

دُعـاهــ ـــــ ــــ ــای من گُــناه بـودند !!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 19:28
+3
mohamadjavad
mohamadjavad
چوپان قصه مادروغگو نبود.اوتنهابود.وازفرط تنهایی فریاد گرگ سرمیداد.افسوس که کسی تننهایی اش رادرک نکردوهمه درپی گرگ بودند.دراینن میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 12:27
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺑﺮﻭهاﺷﻮنو ﻧﺦ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﻌﺪ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻭﺳﻄﺸﻮ ﺑﺮ ﻧﻤﯿﺪﺍﺭﻥ ، ﺍﯾﻨﺎ میخوان ﺑﮕﻦ ﻣﺠﺮﺩﻥ و ﻫﻨﻮوووز ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮑﺮﺩﻥ !
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/4 - 15:52
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو چین معلما برای یادگیری بهتر، اجازه میدن بچه ها 20 دقیقه تو کلاس بخوابن

توی ایران ما 2 زنگ اول رو میخوابیم ولی یادگیریمون فرقی نکرده !
دیدگاه  •   •   •  1393/06/3 - 20:59
+5
tina
tina
مورد داشتیم دختره پشته کوله پشتی دانشگاش نوشته:

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

عاقبته شوهر نکردن
دیدگاه  •   •   •  1393/06/3 - 15:05
+6
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوستان سلام خوامبه شم وسته چنتا ضرب المثل مازرونی بیلم

الف
آدم دل خش بوئه خنه کلی پشت بوئه
دل آدم خوش باشد خانه آدم پشت لانه مرغ دانی باشد
اگر آدم دل خوشی داشته باشد زندگی در جاهای کوچک و فقیرانه نیز قابل تحمل است

آدم بی مارو خاخر تونّه دَوّه بی همسایه نتونده
انسان بدون خواهر و مادر می تواند زندگی کند اما بدون داشتن همسایه خوب زندگی مشکل است
____________________________________________________
ب
بپته خربزه شال نصیب بونه
خربزه رسیده نصیب شغال می شود
چیزخوبی نصیب کسی شده که لیاقتش را نداشته است

بوتنه که: خی وچه زنه یا مرغنه کنّه؟ بوته: از این حرامی هرچی بوّی، بر اِنه
گفتند: خوک بچه می زاید یا تخم می کند؟ گفت : از این حرامی هر چه بگویی بر می آید.
درباره کید و مکر و شیادی برخی افراد بی مروت که از هیچ کار خلافی رویگردان نیستند این مثل را می زنند.
________________________________________________________
پ
پیش دکتی پشت سر ره هم هارش
جلو که افتادی به پشت سرت نیز نگاهی بنداز
اگر به مال و مقامی رسیدی به افراد زیر دست خود نیز گوشه چشمی داشته باش

پلا احمدِشه فاتح ممدِ
پلوی احمد را می خوری وبرای محمد فاتحه می خوانی!
از کسی که به تو نیکی کرد تشکر نمیکنی ولی از دیگری تشکر می کنی
_______________________________________________________
ت
تا تشنی دل نخواهه طلا کته وره سوار ننه.

تا مرغ دلش نخواد خروس جوان سوارش نمیشه.

تِ تش مره گرم نکرد تِ دی مره کور هکرده
آتش تو ما گرم نکرد که هیچ ! دودش چشم ما را کور کرد.
کسی که بخواهد کمکی بکند اما ضرر زیادی برساند
3 دیدگاه  •   •   •  1393/06/2 - 18:13
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی سخته وقتی داری پست عاشقانه میذاری از خیسی کلیدای کیبوردت بفهمی داری گریه میکنی
واسه شما هم پیش اومده؟؟؟؟؟
.
.
واس من که پیش نیومده!!
این قرطی بازیا چیه!!
من ته دیگ ماکارونیم سوخت گریه نکردم!!!
این اسکل بازیا چیه ملت در میارن والا به خدا!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/31 - 19:17
+5
صفحات: 3 4 5 6 7 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ