یافتن پست: #نگاهت

maryam
maryam
صدایت در گوشم زمزمه میشود و نگاهت در ذهن مجسم

ولی من تو را میخواهم ، نه خیالت را . . .

.

.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 16:19
+4
ronak
ronak
نگو که دلتنگ نميشي ، اگه برم اگه برم
اگه يه روزي بدوني ، که ديگه دوست ندارم
نگو که حتي نمي خواي ، ديگه نگاهت بکنم
تو آرزوته يه روزي ، سر روي شونت بذارم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 14:45
+5
آرزویم این است ...

نرود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز
و به اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آن که تو را می خواهد
و به لبخند تو از خویش رها میگردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه، که دلت می خواهد

سال نو بر همه مبارک
23 دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 14:39
+6
sasan pool
sasan pool
چرا انقدر نگاهت بی قراره/چرا این خونه آرامش نداره
بگو کی زندگیتو تلخ کرده/چرا دستای تو انقدر سرده
کدوم بی رحمی رویاتو سوزونده/گه از لبخند تو چیزی نمونده
نمیزارم که چشمات خیس باشه/دارم میرم تا حالت رو به راه شه
میون این همه نا مهربونی/دارم میرم که تو عاشق بمونی
شکست این دل غمگین و تنگم/دارم میرم با یک دنیا بجنگم
جدایی از تو سخته اما میرم/میرم تا خنده هاتو پس بگیرم
حالا که بغضمون طاقت نداره/چه خوب میشه اگه بارون بباره
حلالم کن اگه که گریه کردم/دعا کن کم نیارم بر نگردم
از امشب با خیالت همنشینم/دعا کن خوابتو هر شب ببینم
نمی دونی که قبل از رفتن من/چه مردایی رفتن برنگشتن
چشای خیلی ها از عشق تر شد/دلاشون به خدا نزدیک تر شد
من هم باید برم طاقت ندارم/دیگه خواب خوش و راحت ندارم
تو هم هرشب بشین ماه و نگاه کن/برای حال و روز من دعا کن
توی لشگر که لبریز از غروره/با مردی که نگاهش مثل نوره
کنار من توی دنیای دیگه/یک روز دنیا به ما تبریک میگه
{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 13:05
+2
mah3a
mah3a
قبل از آنکه ببینمت باورت کردم

قبل از آنکه باورت کنم دوستت داشتم

و قبل از آنکه دوستت بدارم می شناختمت

اما امروز

نگاهت که کردم

غریبه ای را دیدم

که از عمق پنهان ذهن خسته من عبور می کرد..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 19:49
+8
ali rad
ali rad
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:30
ali rad
ali rad
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست

گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست

من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل

تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .

.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 20:52
+1
مهسا
مهسا
در سکوت شب من ،
ناگهان حادثه ای...
ناگهان وسوسه ای تلخ گذشت...
من تو را کم داشتم


در سکوت شب من ،
آسمان حرفی زد...
و غزل شعری شد...

در سکوت شب من،
موج گیسوی تو آرام نداشت
برق چشمان تو پیغام نداشت...
چه سرابی دارم
که امیدم به نگاهت...
سالها یخ زده است...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:33
+7
مهسا
مهسا
به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها بود
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:56
+8
maryam
maryam
گلم :میبینی هنوز همانم، همان قدر عاشق همان قدر بی دل،هر روز که می گذرد ،نگاهت عاشق ترم می کند و لبخندت شیفته ترم ، خدا می داند که چقدر به خاطر نبودت گریه می کنم …
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 15:33
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ