یافتن پست: #نگاهم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺳﻤﺖﺍﺗﺎﻕ :

۱ – ﻣﯿﻨﯿﻤﺎﯾﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﻧﺖ !

۲ – ﺳﺎﯾﻠﻨﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻮﺷﯽ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺸﺖﻭ ﺭﻭ !

۳ – Sign Out ﻣﺴﻨﺠﺮ !

۴ – ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﮐﺘﺎﺏ ۸۷۶۹۸۲۷۳۴۵۶ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﯼ ﺟﻠﻮﯼﭼﺸﻢ !

۵ – ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ New Tab ﻭ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻭﻥﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺘﻪ !

۶ – ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﺑﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺗﺎﻕ !

۷ – ﺑﻬﻢ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻣﻮﻫﺎﻡ ، ﮐﺸﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﺁﻩ ﻋﻤﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻘﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺱ ﺳﺨﺘﻪ
ﻭ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻧﮕﺎﻩﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ !

۸ – ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﻪ ﻣﺪﺍﺩ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺯﯾﺮ ﺳﻄﺮﺍﯼﮐﺘﺎﺏ !

ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﺧﺮﺷﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ

ﺍﺗﺎﻕ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻼﺵ ﺷﻤﺎ ﺑﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ..........

دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 16:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

موهایم را همچون امواج خروشان دریا


در نسیم نفسهایت آرام آرام رها می کنم


و لذت با تو بودن را


همچون تماشای غروبی دل انگیز


تا مرز جنون احساس می کنم


و تو با من همراه می شوی


لحظه به لحظه با من اوج خواهی گرفت در آسمان عشق


و به انتهای خوشبختی خواهیم رسید


آنجایی که حتی کبوتران برای رسیدن به آن سر باز می زنند


انگشتانم صورتت را لمس می کند


نگاهم را در نگاهت غرق می کنم


و آغوش تو برایم بهشت می شود


بهشتی از جنس گلهای رز قرمز آتشین


که با هیچ کجای دنیا عوض نمی کنم

دیدگاه  •   •   •  1392/10/6 - 17:41
+2
محمد
محمد
می پسندم زمستان را...
که معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد...و اشکی که در نگاهم می چرخد...
 و من به همه می گویم:سرمــــــا خورده ام!!!r
دیدگاه  •   •   •  1392/09/24 - 13:47
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کوله بار سفرت رفت و نگاهم را برد

نه تو دیگر هستی نه نگاهت

که در ان دلخوشیم سبز شود

سایه می داند که به دنبال نگاهت

همچون ابر سرگردانم

هیچ کس گمشده ام را نشناخت

تابش رایحه ای خبر اورد

کسی در راه است

چشمی از درد و دلم اگاه است

کاش هیچ وفت عشقی متولد نمی شد

که روزی احساس بمیرد
دیدگاه  •   •   •  1392/09/23 - 19:38
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پترس در آب نگاه کرد و در آب فرو رفت!

من که تمام مدت نگاهم به آسمون بود<img src=(" title=":((" />
دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 18:17
+1
mohsen
mohsen
خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/19 - 17:34 توسط Mobile
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO

وای ؛ باران باران


شیشه ی پنجره را بَاران شست.


از دل من اما ،


چه کسی نقش تو را خواهد شست؟


آسمان سربی رنگ ،


من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.


می پرد مرغ نگاهم تا دور



وای باران باران


پرمرغان نگاهم را شست.


«حمید مصدق»

دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 09:11
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا …!
خدایا …!
گاهی که دلم از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ،
نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ،
و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم ،
تا کم کم چشـــــــــم هایم با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند
و قلبـــم سبک میشود...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/10 - 20:55
+4
محمد
محمد

باز ای رفیق نیمه راهم زود برگرد
دلواپسی های نگاهم زود برگرد
اینجا نمیداند کسی درد دلم را
ای سوز و اشک آهم زود برگرد
بردند چشمان حسادت یوسفی را
من در این کهنه چاهم زود برگرد
بی تو صدای گریه های دل کویریست
ای سایبان و سر پناهم زود برگرد


@AsiyE

دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 11:49
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو نیستی، اما
وقتی به تو فکر می‌کنم
صدای آب را
در رگ‌های خاک می‌شنوم.

گل‌سرخِ حیاط
در آینه‌ی نگاهم
زود به زود می‌شکفد
و آسمان
پُر از پروانه و بادبادک می‌شود.

تو نیستی، اما
وقتی به تو فکر می‌کنم
دریا نزدیک‌تر می‌آید
ابرهای سیاه دور می‌شوند
و باران
هر وقت بخواهد می‌بارد.

تو نیستی، اما
وقتی به تو فکر می‌کنم
تو را می‌بینم...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/18 - 18:35
+2
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ