یافتن پست: #نگاهم

binam
binam
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...





دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:46
+4
binam
binam
اشکهایم را پاک کردم
و نگاهم سوی رد پایی بود که سالهاست محو شده در تمام تنهایی هایم
و باز سکوت کنار برگ های پاییزی دلم
من باز هم ادامه میدهم
حتی اگر تلختر بشود ردپایی که شاید از ابتدا نبوده!!!


بی نام
دیدگاه  •   •   •  1392/08/8 - 00:38
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دست هایم ...
چه هیجانی دارند برای نوازش تو ؛
و سرت را روی پای من
که میگذاری چقدر داریی ام زیاد میشود...
نگاهم مسکین تر از آن است که خنده های تو رافراموش کند...

زیباتر بخند
وقتی که میخندی چقدر دنیا
به خنده های تو می آید





دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 21:58
+4
قول بده اگر یک روز

خیلی اتفاقی

نگاهمان به هم افتاد،

با هم گره اش را کور کنیم

باشه!؟


دیدگاه  •   •   •  1392/07/30 - 19:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

تقدیم به تو که واقعیت تمام آینه های زلالی نگاهم کردی و من شعله کشیدم.


نگاهم کردی و من آبی شدم. نگاهم کردی و آفتابی ترین سمت غزل گشتم.


نگاهم کردی و من شاعر شدم. بارانی ترین شاعر. دلداده ترین شاعر.


و من از نگاه تو تا خدا رفتم و به زیارت آسما نی ترین معبد آسمانها رسیدم . من زائر چشمان تو شدم .


زائر ضریح دریا . زائر دقایق آسمان . زائر حقیقت کهکشانها .و من زائر تو شدم .


زائر چشمهایی که تمام دنیای من شدند . چشمهایی که مرا به قله می رسانند .


چشمهایی نه از جنس غزل بلکه خود غزل. خود خود عشق . تمام تمام صداقت .


چشمهایی مثل چشمه سار ترا نه در سکوت شاعر. چشمهایی به رنگ دلهای بی ریا .


به شکل قشنگ حادثه ی عشق . چشمهایی شبیه خود اتفاق عشق.


به دیدن چشمهای تو که می آیم عجیب یاد آسمان می افتم و دلم پر پرواز میگیرد و مرا تا اوج تو پر می دهد .


به دیدار چشمهای تو که می آیم چنان در جذبه ی اهورائیت گم می شوم که زمان در ذهن خاطره ام نمی ماند.


تقدیم به بهترین.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/29 - 18:31
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفت : اینقدر سیگار نکش می میری

گفتم : اگه نکشم می میرم

گفت : اگه بکشی با درد می میری

گفتم : اگه نکشم از درد می میرم

گفت : هوای دودی جلوی درد رو نمی گیره

گفتم : هوای صاف جلوی مرگو می گیره؟

نگاهم کرد و گفت : بکش …
دیدگاه  •   •   •  1392/07/28 - 18:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چشمهایم آنقدر دلتنگ باران شده اندکه دستشان برای تمام پنجره ها رو شده،
بس که رد نگاهم را دنبال کرده اند و به خانه ابرها رسیده اند
چقدر از التماس چترها برایشان گفته ام
از خواهش دستهایم برای نوازش قطره ها
من شعر نیاز را در گوششان سروده ام
با این همه نمیدانم چرا آسمان دست رد به سینه ام میزند.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/21 - 17:47
+1
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
نگاهم بیقرار هجوم قدم های توست و تو با خبری ، اما …
هرگز از جاده های دلم گذر نمیکنی
دیدگاه  •   •   •  1392/07/19 - 21:37
+2
roya
roya


می خواهى بروى؟
بهانه مى خواهى؟
بگذار من بهانه را دستت دهم..
برو و هركس پرسید چـــرا؟
بگو لجوج بود! همیشه سرسختانه عاشق بود..
بگو فریاد مى كرد! همه جا فریاد مى كرد که فقط مرا مى خواهد..
بگو دروغ مى گفت! مى گفت هرگز ناراحتم نكردى..
بگو درگیر بود! همیشه درگیر افسون نگاهم بود..
بگو بی احساس بود! به همه فریاد ها، توهین ها و اخم هایم، فقط
لبخند می زد..
بگو او نخواست! نـخـواسـت كـسـى جـز مـن در دلــش خـانـه كـنـد......



دیدگاه  •   •   •  1392/07/19 - 19:18
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خبر داری در این خاموشی سرد
چه طوفانی ، چه غوغائی نهفته است

خبر داری در این یک قطره ی اشک
به چشم من چه دریائی نهفته است
******
زبانم گر چه راز دل نمی گفت
نگاهم با تو گرم گفتگو بود

مرا ای همچو عمر رفته از دست
گل رویت بهار آرزو بود
******
چو دانستی که بخت از من رمیده است
تو هم ای جان شیرین ! رو نهفتی

نگفتی از من بیدل چه دیدی
نگفتی جان شیرینم _ نگفتی
******
امید من ! نمی خواهی بدانی
که پل ها در قفای ما شکسته است

رهی گر هست ، پیش روست زیرا
ره بر گشت ما دیریست بسته است

ایرج دهقان
دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 21:29
+7
صفحات: 3 4 5 6 7 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ