نگاه تــــــو..

مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..

چه معجــــــــونی می شود..

زندگــــــی..

با لمس دستانِ تـــــــو..

با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..

روقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن

به تمام جزئیاتش...

به لبخند بین حرف هایش..

به سبک ادای کلماتش،

به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..

به چشم هاش خیره شو..

دستهایش را به حافظه ات بسپار...

گاهی آدم ها انقد سریع میروند،که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند

رآغوشِ تــــــــــو که باشد ....

خواب دیگر بهانه ای برایِ خستـــــــــگی نـــــــــیست ..

و تـــــــــپشِ هایِ قــــــــــلبت میشود لالاییِ کــــــــودکانه ام .....

کــــــــنارم بـــــــــــمان ....

مـــــــــیخواهم ..

صـــــــبح چشمانم

در نگاهِ تــــــــو ...

عاشق قیافه شتر مرغم !!!

یه جوری سریع بالا و چپ و راسشو نگاه میکنه انگار هافک وسط بارسلوناست!!!

گاهی خسته می شود ..

خسته از سرنگ های بی رحم همیشگی ..

خسته از انتظار بر روی تخت .....

خسته از تهوع های بی وقت ..

خسته از نگاه دیگران ..

خسته از جمله تکراری "خدا شفا بده " ..

خسته از اینکه صدای بازی بچه ها همیشه آنسوی پنجره است ..

گاهی با خود می گوید : کِی تمام می شود ..

بدون آنکه معنیِ "تمام" برایش معلوم باشد ..

......

خدایا ..

هنوز به تو امیدوار است ..

و هنوز از این امید خسته نشده ..

به فکرش باش ..

بی گناه ترین است ...

رفتم نمایشگاه اتومبیل، خودرو بخرم 177 میلیون بیشتر نداشتم به فروشنده گفتم قیمت اتومبیل چنده ... گفت 180 میلیون ... سه میلیون کم داشتم. فروشنده گفت میخوای؟ گفتم آره، ولی سه میلیون کم دارم .
نگاهی به تبلتم کرد . گفت تبلت رو سه تومان قبول میکنم .... چند لحظه فکر کردم .. گفتم .. تبلت رو بدم بچه های پیچ رو چه کنم ...
فروشنده گفت قبول ؟!.. گفتم نه من بچه های پیچ رو به سه میلیون ک هیچ، ب سه میلیاردم نمی فروشم ....
.
..
...
سلامتی همه بچه های پیچ...
« مثلا من پولداره بامعرفتم»

بعضی وقتا
اینقدر دلت از یه حرف میشکنه
که...
حتی نای اعتراضم نداری
فقط نگاه میکنی و
بی صدا...
میشکنی....