یافتن پست: #نگاه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است

 

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است
گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است

 

دهقان به تعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار

 

دهقان به سحرگاهان کز خانه بیاید
نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید

 

نزدیک رز آید در رز را بگشاید
تا دختر رز را چه به کارست و چه شاید

 

یک دختر دوشیزه بدو رخ ننماید
الا همه آبستن و الا همه بیمار

 

دهقان چو درآید و فراوان نگردشان
تیغی بکشد تیز و گلو باز بردشان

 

وانگه به تبنگوی کش اندر سپردشان
ورزانکه نگنجند بدو درفشردشان

 

بر پشت نهدشان و سوی خانه بردشان
وز پشت فرو گیرد و برهم نهد انبار

 

آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان
بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان

 

رگها ببردشان ستخوانها شکندشان
پشت و سر و پهلوی به هم درشکندشان

 

از بند شبانروزی بیرون نهلدشان
تا خون برود از تنشان پاک به یکبار

 

آنگاه بیارد رگشان و ستخوانشان
جایی فکند دور و نگردد نگرانشان

 

خونشان همه بردارد و بردارد جانشان
وندر فکند باز به زندان گرانشان

 

سه ماه شمرده نبرد نام و نشانشان
داند که بدان خون نبود مرد گرفتار

 

یک روز سبک خیزد شاد و خوش و خندان
پیش آید و بردارد مهر از در زندان

 

چون در نگرد باز به زندانی و زندان
صد شمع و چراغ اوفتدش بر لب و دندان

 

گل بیند چندان و سمن بیند چندان
چندانکه به گلزار ندیده است و سمن زار
دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 19:17
+4
zohre
zohre
هـــــــی غریبـــــــــه...


عشـــــــــقم را مبادا برنجـــــــــانی


عادت نــــــدارد به نگاه هــــــــــای ســـــــرد


اینــــــــگونه عادتــــــــش داده ام...


مبادا دستهـــــــایش را پس بــــــــزنی؟


دلش میــــــــــشکند...


خلاصه عشــــــــــــقم به بی اعتـــــــنایی عادت نــــــــدارد


مثل مــــــن دوستــــــش داشته بـــــــــــاش...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 19:00
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مامان بزرگم خیلی مذهبیه

یه روز یه مجله دستش بود گفت زمونه خیلی خراب شده واقعا

فساد جامعه رو گرفته !!

گفتم چی شده مگه مامان بزرگ

میگه بیا این مجله رو بــــبین ...

رفتم دیدم یه اقا با کت و شلوار صفحه ی سمت چپ بود

یه خانوم چادری هم صفحه سمت راست بود !

تعجب کردم گفتم خوب اینا مگه چشونه؟؟؟

گفت نگاه کن الان مجله رو میبندم این اقا میچسبه به خانومه!!

قیافه ی من در اون لحظه :| :| :| :|

حالا هی با دستاش مجله رو باز و بسته میکرد میگفت : میبینیشون؟

بازم من :| :| :| :|

دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺍﮔﻪ ﺍﻋﺼﺎﺑﺖ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﻧَﺮﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ .. |:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1. ﺑﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻬﻤﯽ ﺭﻭ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 5 ﺭﻭ ﺑﺨﻮﻥ
2. ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﻧﺴﺘﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺷﻤﺎﺭﻩ 11 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
3. ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﯽ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 15 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
4. ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ, ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 13 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
5. ﺍﻭﻝ ﺷﻤﺎﺭﻩ 2 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
6. ﺍﯾﻨﻘﺪ ﻋﺼﺒﯽ ﻧﺒﺎﺵ,ﺷﻤﺎﺭﻩ 12 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
7. ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺍﮔﻪ ﻻﯾﮏ ﻧﮑﻨﯽ !!
8. ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ .... ﺑﺎﯾﺪ 14 ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯽ
9. ﯾﻪ ﮐﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 4 ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
10. ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺭ ﺁﺧﺮ , ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ 7 ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
11. ﺍﻣﯿﺪﻭﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ, 6 ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻦ
12. ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ, ﻭﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ 8 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯽ
13. ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮ ﺩﯾﮕﻪ, 10 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
14. ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ, ﻭﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ 3 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯽ
15.ﺣﺘﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ, ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ, ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ 9 نگاه کن

دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:41
+2
محمد
محمد
دخدره هیکلش اندازه پاندای کونگ* فو کاره ها
اونقد که با 2تا آفتابه هم پایین نمیره ها
اونوقت توپروفایلش نوشته: "آنقدر ظریفم ، که با یک نگاه بی* محبت میشکنم ...
"عزیزم شما با تبـر نادرشاه افشار هم نمی*شکنی !برو با خیال راحت به زندگیت برس !!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:01
+3
محمد
محمد

میم مالکیت فقط مختص مادر است..
آنگاه که صدا میزند محمدم.
انگار دنیا را به آدم میدهند..
.
دختران و پسران دنیای من: از میم مالکیت سوء استفاده نکنید.
اصلا" استفاده نکنید.
بگذارید صدای دلنشین مالکیت مادر همیشه زیبا بماند..
کاری نکنید که بخاطر شما.. به تمام میم های دنیا شک کند..
میم مادر و میم مالکیت او از مقدس ترین هاست.
حرمتش را نگهداریم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:54
+3
محمد
محمد
قلبم را از سینه در آوردم
شکلش عوض شده بود
رنگش هم قرمزتر شده بود
"رویش اسمه تو حک شده بود"
کمی با دقت نگاهش کردم
.
.
.
.
 هه هه دیدم این که قلبم نیست، "جیگرمه":)
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:30
+4
محمد
محمد

ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت می مونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
و ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:48
+4
محمد
محمد
دنـيـا مكان امني نيست..
وقتي كه دستكش هاي تو، از دستهايت ماندگارترند
و عينك از نگاهت...
بگو چگونه اعتماد كنم به ثـانيه هايي كه مي خواهند برسند!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل به هـــر کـــس مسپار !!! گــــرچه ، عاشــــق باشد حکم دلداری ، فقط عشق که نیست ... او بجــــز عشــق باید لایق عمق نگاهت باشد... ... و کمی هم بیــــــمار تا نگاه تو تسکین بدهد روحش را ... دل به هـــــر کــــس مســـــپار ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:35
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ