اما این درد علی نیست
دردی كه چنان روح بزرگی را به ناله آورده است ،تنهایی است كه ما آن را نمی شناسیم .باید این درد را بشناسیم نه آن درد را ، كه علی درد شمشیر را احساس نمی كند.
و ....ما
هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست ،
حتی نیمه پر هم نیستند ؛
وقتی چشمها جور دیگر می بینند .
وقتی دوست همه جا حضور دارد،
وقتی لطفش همه جا را پر کرده
آری ... چشمها را باید شست ...
بیایید لیوانها را به کناری بگذاریم ، وقتی دریای رحمتش را کرانه نیست ...