یافتن پست: #هایم

sepideh
sepideh
‫مردان هم قلب دارن
فقط صدایش،
یواش تر از صدای قلب یک زن است!
مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند! ...
شاید ندیده باشی؛
اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند!
... هر وقت زن بودنت را میبینم؛
سینه ام را به جلو میدهم،صدایم را کلفت تر میکنم ... ... ... ... ...
تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی !
مرد که باشی ...
دوست داری ...
از نگاه یک زن مرد باشی ..!
نه بخاطر زورِ بازوها
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 13:27
+8
-1
مهراوه
مهراوه
تو با آواز خود شب را شکستی
ولی من بی دریچه مانده ام باز
هوای پر زدن هایم کجا رفت ؟
ز یاران باز هم جا مانده ام باز . . .
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 12:40
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تمام خنده هایم را نذر کرده ام

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 12:18
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از ماجرای عشقت!

روسفید بیرون آمدند...

موهایم …‏
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 18:25
+4
d.m
d.m
عجیب احساس سنگینی روی شانه هایم میکنم...
یادت هست...گفتی شانه هایت را به من بسپار.
از وقتی رفتی عادت به سنگینی شانه هایم ندارم
کاش بودی...باز به خودت میسپردمشان...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 22:12
+4
امید
امید
خدای من !
یک سال گذشت و چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز ...
چگونه است که رهایم نمی کنی و چگونه است که هرگز و هرگز از تو نا امید نمیشوم . این چه رسم خدایی است؟!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 15:58
+3
مهسا
مهسا
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد بگذار هر چه از دست میرود برود؛ من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:56
+9
مهسا
مهسا
یاد گرفتم دستانم این بار که یخ کرد.....دیگر دستانت را نگیرم....آستینهایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند.......
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:28
+10
مهسا
مهسا
من یاد گرفته ام وقتی بغض می کنم وقتی اشک می ریزم ... منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم من یاد گرفته ام که اگر زمین می خورم خودم برخیــــــــــزم من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت من یاد گرفته ام که همه رهگذرنــــــــد همـــــــــــه.....
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:24
+8
reza
reza
گرمي دست هايت چيست كه دستهايم آنها را ميطلبد ؟ در آينه چشمهايم بنگر چه ميبيني؟ آيا ميبيني كه تو را ميبيند؟ صداي طپش قلبم را ميشنوي كه فرياد ميزند دوستت دارم؟ دوست ندارم كه بگويم دوستت دارم. دوست دارم كه بداني دوستت دارم!
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 22:44
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ