Amir
لباس هایم که تنگ می شد
می بخشیدم به این و آن
ولی دل تنگم را ، حالا
چه کسی می خواهد !؟
امید
پارسال با او در زیر باران راه می رفتم ، امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشک هایم دیدم ، شاید باران پارسال اشک دیگری بود !
امیرحسین
دیشب که نمی دانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم
کلی خندیدم ... !
علـــــــــــــــــی
این روزها زیادی ساکت شده ام
حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو ؛
از چشمهایم بیرون می آیند ...
علـــــــــــــــــی
نـگرانـ نبودنتــ نباشـ
نفریـنتــ نمیـ کنمـ
همینـ کهـ دیـگر جایتـ در دعاهایمـ خالیستـ
برایتـــ کافیستــ...!
poria
نازنینم
عشقم را نه از روی جملات نامه هایم بلکه
از چشمانم بخوان .
کلمات ، عشق باشکوه مرا حقیرو کوچک میکنند .
برای فهمیدن معنی نگاهم دنبال کتاب ها نرو
جوابش را در قلبت خواهی یافت .