یافتن پست: #هایم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







من

دنیایمان را

نقش میکنم

اینجا درون نقش هایم بوسیدن آزاد است






دیدگاه  •   •   •  1393/02/30 - 22:08
+3
maryam
maryam



من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم، همین
چرا نگاه میکنی ؟
تنها ندیده ای ؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…





1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 23:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







دراین دنیای بزرگ

یکی فقط یکی

میشه جواب تمام احساس عاشقانت

میشه انگیزه ادامه زندگیت

میشه درمون تمام درهات

ای انگیزه زنده بودنم

ای درمان دردهایم

ای جواب احساس عاشقانه ام

دوستت دارم






دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 10:03
+3
maryam
maryam
یڪ روز می رسد...
یڪ ملافه ی سفید پایان می دهد...
به من...
به شیطنت هایم...
به بازیگوشی هایم...
به خنده های بلندم...
روزی ڪــه همه با دیدن عڪـسم بغض می کنند و می گویند:
دیوانه دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/28 - 19:51
+2
maryam
maryam

خواب هایم گاهی ...


زیباتر از زندگی ام می شوند ...


کاش گاهی ...



برای همیشه خواب می ماندم !


دیدگاه  •   •   •  1393/02/26 - 22:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







بی قرارم امروز...

دلـــــم آغـــوشتــــ را میخواهد

تا در آن آرام و رام

گــــوش کنم به صدای قـلــبـتــــ

و زنــــدگی کنم

در هوای نــــــفــس هایــت

و عــاشـــــق تـر شوم

و نفــــــس هایم به شــــماره بیفتند

و بی قــــــرار تر شوم...

دلـــــــم میخواهد

باز...

تــــــو باشی

و مـــــن...






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 21:49
+5
farhad
farhad
محکم ببار باران نم نم مرهم زخم هایم نیست.
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 18:48
+4
محمد
محمد

فردا...

فردا که بشه کودک نداشته ام را بغل میکنم

تو را نشانش خواهم داد...

و با بغض بزرگی خواهم گفت: 

ببین...

ببین در تمام رویاهایم، او مادر تو بود...


2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 12:43
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

خــدایــــــــــا . . . .  


می دانم این روزها از دستم خسته ای


کمی صبر کن خوب می شوم...
بگذار باران بزند
دلم بگیرد
میروم زیر آسمانت
دستهایم را می سپارم به دستت
سرم را می گیرم به سمتت..
قلبم مالِ تو؛
اشک هایم که جاری شود،
می شوم همانی که دوست داری
پاک، استوار، امیدوار
بگذار باران بزند...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 01:55
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
میخواهم مدتی نباشم...

میخواهم مدتی ساکت باشم،

حرف نزنم

بروم یک گوشه دراز بکشم،

چشمانم را ببندم به روی این دنیا

و از زمین و آدم هایش دور شوم،

میخواهم سفری به رویاهایم داشته باشم،

مدتی آنجا بمانم تا دوباره به آرامش خیالی ام برسم،

از دورویی مردم خسته ام،

روحم یخ بسته است،

دیگر بوی مرگ را احساس میکنم....
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:56
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ