یافتن پست: #هایم

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


شب هایم درد دارد... وقتی ندانم چراغ اتاقت را کدامین دست خاموش میکند!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 23:19
+7
saman
saman
در CARLO
اﯼ ﮐﺎﺵ !
ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻧﺎﻣﻢ ﺭﺍ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﻭ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ،
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺪﺯﺩﻧﺪ،ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ
ﺑﺰﻧﻨﺪ 
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 17:47
+3
roya
roya

naghashi-haye-khoda-1.jpg


گاهی دلم می خواهد ،وقتی بغض میکنم،


 


خدا از آسمان به زمین بیاد ،اشک هایم را پاک کند،دستم را بگیرد و


 


بگوید: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!


 


بیا بریم...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 16:49
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
در برق آن نگاهت هر شب رهایم ای دوست

شاعر شدم که روزی وصفت کنم ای دوست

چشمان پر فروغت میعادگاه عشق است

من آسمان چشمانت را می ستانم ای دوست
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 16:15
+5
saman
saman
در CARLO

چه زیبا خالقی دارم..



چه بخشنده خدای عاشقی دارم..



که میخواند مرا با آنکه میداندگنه کارم..



اگر رخ بربتابانم,دوباره مینشیندبر سرراهم..



دلم رامی رباید با طنین گرم وزیبایش



که در قاموس پاک کبریایی,قهر,نازیباست



چه زیبا عاشقی را دوست می دارم


دلم گرم است,می دانم که می داند بدون لطف او تنهای تنهایم



خدای من, خدایی خوب می داند



ومی داند که سائل را نباید دست خالی راند



چه ترس از ظلمت شبها به هنگامی که می گوید



عزیزم حاجتی داری اگر,اینک بخوان مارا



که من حاجت روا کردن برای بنده ام را دوست می دارم..

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 13:50
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
یاد گرفتم دستانم اینبار که یخ کرد دیگر دستانت را نگیرم
آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 01:01
+8
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
تو خنده هایت را با دیگران تقسیم میکنی

من غصه هایم را با خودم


تنهایی یعنی همین ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 00:27
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

امروز غم هایم را به رودخانه ریختم

چه صیدی کرد ماهیگیر از ماهی های دق کرده


دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 00:04
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

پیروانی: جوانگرایی در فوتبال ایران یعنی نابودی/ سزاوار شکست مقابل فولاد نبودیم



ادامه در دیدگاه




 

1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 23:26
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پروازکبوتر از ذهن واژه ای در قفس است حرف هایم ،مثل یک تکه چمن روشن بود. من به آنان گفتم: آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشاید به رفتار شمامی تابد و به آنان گفتم:سنگ آرایش کوهستان نیست همچنان که فلز ،زیوری نیست به اندام کلنگ در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است که رسولان همه از تابش آن خیره شدند پی گوهر باشید لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم و به نزدیکی روز،و به افزایش رنگ به طنین گل سرخ،پشت پرچین سخن های درشت و به انان گفتم: هر که در حافظه چوب ببیند باغی صورتش در وزش بیشه شور بادی خواهند ماند هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود آنکه نور از سرانگشت زمان برچیند می گشاید گره پنجره ها را با آه

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 20:38
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ