یافتن پست: #هایم

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

کور نیستم
اما ...


چشمهایم تاب ندیدنت را ندارند !

@eli20


1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 01:31
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
من آذر ماهی
یاد گرفته ام
وقتی بغض می کنم ,
وقتی اشک می ریزم ,
منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم !!!
.
وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم ,
مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم !
.
من یاد گرفته ام
که اگر زمین می خورم ,
خودم برخیــــــــــزم !
.
من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت !
.
من یاد گرفته ام
که همه رهگذرنــــــــد ,
همـــــــــــه !!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 14:53
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


تنهایم مثل آن مسجد بین راهی…

هرکس هم که می آید مسافر است میشکند…

هم نمازش....

هم عهدش را.....

هم دلم را.....و می رود….




دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 14:08
+4
saman
saman
من در تو گمم از تو چه خبر؟ شانه هایم سرد است دم صبح سَر داغ ترا ، مرهم آزوست…
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 13:29
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی مروجین مذهبی به سرزمین ما آمدند،

در دستشان کتاب مقدس داشتند و ما

در دست زمینهایمان را داشتیم،

پنجاه سال بعد، ما در دست کتاب های

مقدس داشتیم و آنها در دست زمین های ما

را داشتند.

جومو کیانتا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 17:24
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نمیدانم میدانی....؟
که چقدر خنده هایم درد میکند....
این روزها انگار آدمها، بیشتر به دست هم پیر میشوند تا به پای هم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 15:39
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

گرمی دست هایت چیست که دستهایم آنها را میطلبد ؟
در آینه چشمهایم بنگر چه میبینی؟
آیا میبینی که تو را میبیند؟
صدای طپش قلبم را میشنوی که فریاد میزند دوستت دارم؟
دوست ندارم که بگویم دوستت دارم.
دوست دارم که بدانی دوستت دارم
!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 19:13
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بی نگاهِ عشق مجنون نیز لیلایی نداشتبی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشتبی تو ای شوق غزل‌آلوده‌یِ شبهای منلحظه‌ای حتی دلم با من هم‌آوایی نداشتآنقدر خوبی که در چشمان تو گم می‌شومکاش چشمان تو هم اینقدر زیبایی نداشت! این منم پنهانترین افسانه‌یِ شبهای توآنکه در مهتاب باران شوقِ پیدایی نداشتدر گریز از خلوت شبهایِ بی‌پایان خودبی تو اما خوابِ چشمم هیچ لالایی نداشتخواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنمزیر بارانِ نگاهت شعر معنایی نداشتپشت دریاها اگر هم بود شهری هاله بودقایقی می‌ساختم آنجا که دریایی نداشتپشت پا می‌زد ولی هرگز نپرسیدم چرادر پس ناکامیم تقدیر جاپایی نداشتشعرهایم می‌نوشتم دستهایم خسته بوددر شب بارانی‌ات یک قطره خوانایی نداشتماه شب هم خویش می‌آراست با تصویرِ ابرصورت مهتابی‌ات هرگز خودآرایی نداشتحرفهای رفتنت اینقدر پنهانی نبودیا اگر هم بود ، حرفی از نمی آیی نداشتعشق اگر دیروز روز از روز‌گارم محو بوددر پسِ امروز‌ها دیروز، فردایی نداشتبی تواما صورت این عشق زیبایی نداشتچشمهایت بس که زیبا بود زیبایی نداشت

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 19:08
+4
saman
saman
در CARLO

مدرسة ما: پایگاه جهنمی


خروج از مدرسة: فراراز آلکاتراس


دیدن مدیر از دور: شبحی در تاریکی


نمرة بیست: افسانهآه


مدیرمدرسه: مرد 6 میلیون دلاری


شوخی با مدیر: بازی با مرگ


روز دادن کارنامه:حادثه در تونل کندوان


امتحان: شاید وقتی دیگر


روزی که معلم به کلاسنمی­آید: بوی خوش زندگی


اخراج از کلاس: یک بار برای همیشه


نمازخانة دبیرستان:قطعه ای از بهشت


امتحان پایان ترم: قلب­ها برای که می­تپد؟


پیام متقلب برای دیگران: چشم­هایم برای تو


راهی برای متقلبان:جیب­برها به بهشت نمی­روند


آنتن مدرسه: جاسوس سه جانبه


جای سیلی معلم: دایرةسرخ


صفرهای پشت سر هم: برج مینو


اعتراض برای نمره:شلیک نهایی


زنگ ورزش: المپیک دربازداشتگاه


شورای دبیران: جنگ نفتکشها


ناظم: پلیسآهنی


کنکور:بالاتر از خطر


دیدن معلم از دور: سایة عقاب­ها


نگاه معلم: بگذارزندگی کنم


دانشگاه: سرزمین آرزوها


خارج از مدرسه: آن سویآتش


بحث بامدیر: فریاد زیر آب


شاگرد اول کلاس: پرندة کوچک خوشبختی


پای تخته: لبةتیغ


منفی­های پشت سر هم: گلوله­های بی صدا


اولین دانش آموزی کهمعلم از او درس می­پرسد: قربانی


وراجی سر کلاس: مجوز مرگ


آخر کلاس: بهشتپنهان


مبصرکلاس: افعی


بوی جوراب بچه­ها: عطر گل یاس


دبیران مدرسة ما:تبعیدی ها


اخراج از مدرسه: می­خواهم زنده بمانم


دفتر دبیران: خانه ارواح


نمرة ده: شانسزندگی


اتاقورزش: جزیرة آدم خورها


سال آخر دبیرستان: سال­های بی­قراری


ساختمان مدرسه: آسمانخراش جهنمی


اخراجی­ها:بینوایان


رفتن به دانشگاه: هدف سخت


دفتر مدیر: کلبةوحشت


صاحباننمره زیر ده: سربداران


کیف­های دانش آموزان: محموله


ظرفیت نیمکت­ها: دونفر و نصفی


سوسک در کلاس: انفجار در اتاق عمل


کلاس خصوصی: وعدهپنهان


زنگادبیات: نان و شعر


دفتر ناظم: محکمة عدالت


حالت دانش آموز هنگامپاسخ دادن: زرد قناری


دانش آموزان رشتة ریاضی: سوته دلان


رفتار مشاور مدرسه بادانش آموزان: عاشقانه

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 15:28
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
رویاهایم رنگشان سبز بود
    مثل همه ی سبز رنگ هایی که دوست دارم
     
تو که رفتی…


نمیدانم چه شد


که خاکستری شد


همه شب رنگ سبز می پاشم به رویاهایم


صبح همه را خاکستری می بینم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 00:12
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ