یافتن پست: #ها

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است
رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز
به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است
مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی
کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است
مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و زنگاری است
بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب
جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است
دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 18:26
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
حادثه ی عشق...
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلک ها را بتکان کفش به پا کن و بیا
و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه ی عشق تر است...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 18:25
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
راه رفتن روی طناب بر فراز آبشار نیاگارا

“استعداد” است

امتحان نکردن چنین کارهایی

“ هوش” است . . . !!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 18:22
+4
بهناز جوجو
بهناز جوجو
تهرانيه واسه اصفاهانيه تعريف ميكرده:

رفتم خونه دوست دخترم، داشت ظرف ميشست، بغلش كردم بردمش تو اتاق خواب،

اصفهانيه ميگه: آآآآآآآآ شيري آبم وازززز؟؟؟؟ {-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 15:28
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﻧﻴﻮﺗﻦ
ﺭﺍﺯ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ!
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺃﺩﻳﺴﻮﻥ
ﭼﺮﺍﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﭼﺮﺍﻍ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ !
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺃﻓﻼﻃﻮﻥ
ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻬﺮ ﻓﺎﺿﻠﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
ﺍﺳﺖ
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺭﻭﻣﻴﻮ
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ !
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﮊﻭﻟﻴﻴﺖ
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ !
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ؛
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ،ﻫﺮﮔﺰ ﻭ
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ
ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺯﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺩﻳﮕﺮ
ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .....
3 دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 13:00
+6
محمد
محمد

خانه های قدیمی را دوست دارم ..چایی همیشه دم است



روی سماور توی قوری



در خانه همیشه باز است



مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواهد...



غذاها ساده و خانگی است



بویش نیازی به هود ندارد



عطرش تا هفت خانه می رود



کسی نان خشکه ندارد



نان برکت سفره است



مهمان ناخوانده آب خورشت را زیاد می کند



دلخوری ها مشاوره نمی خواهد



دوستی ها حساب و کتاب ندارد



سلام ها اینقدر معنا ندارد



سلام گرگی وجود ندارد



افسردگی بیماری نایابی است ...



خانه های قدیمی را دوست دارم


دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 00:08
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







مامانم از صبح رفت خونه ی خاله م،منم از خدا خواسته دوست دخترمو آوردم!

شب که مامانم اومد؛حس کردم یکمی باهام سرسنگینه!

بعدش دوست دخترم زنگ زد و گفت:

ببین ترو خدا شاکی نشیا!من یه چیزی خونه تون جا گذاشتم!

جا خوردم،گفتم :چــی؟؟! حتما مامانم همونو دیده تحویلم نمیگیره!

ولی قطع کرده بود!

رفتم با استرس همه جا رو گشتم...

روی تخت،زیر تخت،تو حموم،کفِ آشپزخونه،رو کاناپه ی هال،

یادم افتاد موقع نشون دادن عکسای کامپیوتر یه بارم .....

خلاصه اونجارم زیرو رو کردم چیزی نبود!

زنگ زدم بهش میگم: جونِ مادرت یکمی فکر کن ببین کجا گذاشتی،

اصلا چی جا گذاشتی؟

صداشو لوس کرده میگه:یعنی تو نمیدونی؟

میگم:نه والا! بگو زود باش...

میگه : قلبـــــــــــــــــمو ..!

یعنی میخواستم خرخره شو بجوام!!

بعد که خیالم راحت شده رفتم به مامانم میگم:

چرا واسم قیافه گرفتی؟

میگه:این سوال داره مرد خرسِ گنده!!! توام شدی مثلِ بابات!

صبح تا شب نبودم یه زنگ نزدی حالمو بپرسی!!! :|






دیدگاه  •   •   •  1393/03/21 - 22:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه بودم شبها تو رختخوابم با خدا حرف میزدم بعد چشامو می بستم و میگفتم حالا تو حرف بزن !!!
نه واقعا انتظار زیادی بود که دو کلمه حرف میزدی با یه بچه تنها ؟
دیدگاه  •   •   •  1393/03/21 - 22:28
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺧﺒــــﺮﻧﮕــــﺎﺭ ﻣﯽ ﭘﺮﺳــــﻪ : ﮔﻮﺳﻔﻨـــــﺪﺍﺕ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺧــــﻮﺭﻥ ؟
ﭼــــﻮﭘــــﺎﻥ ﻣﯿﮕــــﻪ : ﺳﻔﯿـــــﺪﺍ ﯾـــــﺎ ﺳﯿـــــﺎﻫــــﺎ ؟
ﺧﺒــــــﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿــــﺎﻫــــﺎ ...
ﭼﻮﭘـــــﺎﻥ : ﻋﻠـــــﻒ
ﺧﺒﺮﻧﮕــــــﺎﺭ : ﻭ ﺳﻔﯿــــــﺪﺍ ؟
ﭼﻮﭘـــــﺎﻥ : ﺍﻭﻧـــــــﺎ ﻫﻢ ﻋﻠﻒ !
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺨــــــﻮﺍﯼ ﺗﻤﯿﺰﺷــــﻮﻥ ﮐﻨﯽ ﭼﻄــــﻮﺭﯼ ﺍﯾﻨــــﮑﺎﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﯿﮕﻪ : ﺳﻔﯿـــــــﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿــــــﺎﻫﺎ ؟
- ﺳﯿــــــﺎﻫﺎ ...
- ﺑـــــﺎ ﺁﺏ ﺍﻭﻧـــــﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺷــــﻮﺭﻡ !
- ﻭ ﺳﻔﯿــــــﺪﺍ ؟
- ﺍﻭﻧـــــﺎ ﺭﻭ ﻫـــــﻢ ﺑﺎ ﺁﺏ ﻣﯽ ﺷــــــﻮﺭﻡ !
ﺧﺒــــﺮﻧﮕﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧـــﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘــــﺪﺭﻧــﮋﺍﺩﭘـــﺮﺳﺘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﻫﯽ ﻣﯿﮕــــﯽ ﺳﻔﯿـــــﺪ ﯾﺎ ﺳﯿــــﺎﻩ ؟؟؟
ﭼﻮﭘـــــﺎﻧﻪ ﻣﯿﮕـــــﻪ : ﺁﺧـــــﻪ ﺳﻔﯿـــــﺪﺍ ﻣﺎﻝ ﻣﻨـــــﻦ !
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﮕـــــــﻪ : ﻭ ﺳﯿــــﺎﻫــــــﺎ ؟
ﭼﻮﭘــــــــــﺎﻥ ﻣﯿﮕــــــــﻪ : ﺍﻭﻧـــــــــــــﺎ ﻫــــﻢ ﻣــــــﺎﻝ ﻣﻨـــــﻦ !!!!D: :))))))
مــــن دیگــــه حــــرفــــی ندارم :))))
دیدگاه  •   •   •  1393/03/21 - 22:25
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بعضیا باید گفت :
.
.
कच।च।पकचक।चाँपचकचकचतपचक।अचकचपकतकचटचखचकेचक।अकचकछख।चाचाक।चकिकिक।चा।क।इकच
.
.
.
شما رو نمیدونم،ولی اون بعضی ها خودشون فهمیدن چی گفتم
دیدگاه  •   •   •  1393/03/21 - 22:22
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ