یافتن پست: #هدیه

sina
sina
چرا مادرمان را دوست داریم

چون ما را با درد به دنيا می آورد و بلافاصله با لبخند می پذیرد


چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق ما بريزند ، پشت دستشان می ریزند

چون وقتی تب میکنیم، آنها هم عرق می ریزند


چون وقتی توی میهمانی خجالت می کشیم و توی گوششان می گوییم سیب می

خوام، با صدای بلند می گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و

ما را عصبانی

می کند

و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک میزند، با پدر دعوا می کنند

چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد

چون

وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد فردا در

مدرسه تحويل دهيم يادمان رفته،بعد از يك تشر خودش هم پابه پايمان زحمت

ميكشد كه همان نصف شبي تمامش كنيم


چون وسط سریالهای ملودرام گریه می کنند

چون بعد از گرفتن هدیه روز مادر، تمام فکر و ذکرش این است که مبادا فروشندگان بی انصاف سر طفل

معصومش را کلاه گذاشته باشند

چون شبهای امتحان و کنکور پابه پای ما کم میخواب
دیدگاه  •   •   •  1391/01/3 - 16:29
+6
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
شب همگی بخیر
ایام به کامتون
اجیلتون پر از پسته های خندون
دلتون پر از لایک شادی ها
جیبتون پر از تراولهای رنگارنگ
عمرتون ب درازی عمر نوح
غمتون راه گم کرده
خوشبختی هدیه به دست پشت دیوار دلتون
...............
سال نو و بهار نو و عید نو مبارک{-41-}
{-35-}
5 دیدگاه  •   •   •  1391/01/1 - 03:16
+11
Danial
Danial
دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟ پسر: آره عزیز دلم دختر: منتظرم میمونی؟ پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند پسر: منتظرت میمونم عشقم ... ... ... دختر: خیلی دوستت دارم پسر: عاشقتم عزیزم ... بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟ دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد پرستار: شوخی کردم بابا ! رفته بشاشه الان میآد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 13:47
+2
Alireza
Alireza
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
و بخند که خدا هنوز آن بالا با توست
دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 11:49
+7
reza
reza
حواسم را به فندک مارک دارت پرت کردی...

تعارف سیگارت مرا واداشت که قبول نکنم

آخه عادت به قبول هدیه از دستت رو نداشتم

و نمیخواستم زیر دین تو باشم لعنتی!

انگار قلبم سیگار کشیده بود

صدایم شکسته و خراشیده گفت:

مثل یه وصله ناچسب به هم کوک خورده ایم

صدایت تارهای وجودم را لرزاند وقتی گفتی:

من فقط با سیگارم کوکم

با تو ناکوکم....

زین پس من هم با سیگارم کوکم لعنتی...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 23:58
+3
reza
reza
دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر....
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 21:13
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
دوستت دارم قد یه بشكه بنزين، خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین،

روز تولد توبهترینم،هدیه بهت میدم یه كارت بنزین
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 00:53
+4
ronak
ronak
..... رجز خوانی مرد{-39-}

به‌ نام خداوند مرد آ فرین که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست نه کار پزشک و پروتز، همین!

نداده مرا عشوه و مکر و ناز نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌درخت و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات نشسته مداوم تو را در کمین!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 12:44
+3
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
هدیه تهرانی(1 زمانی سوپر استار بود واسه خودش)
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 01:14
+10
-1
mah3a
mah3a
ای کاش حاجی فیروز های ما هم اون قدر دلشون شاد بود و در طول سال درآمد داشتن که مثل بابا نوئل ها / به جای گدائی کردن / هدیه می دادن / ای کاش ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 22:42
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ