یافتن پست: #هدیه

binam
binam
در CARLO
بس که زمانه مرا رنج بداد

شدم این مــــــــــــــَرد که میبینی

امروز به دختری گفتم

دختر که نباید انقدر حساس باشد

رو به چشمانم گفت

من حساس نباشم لابد این پسرنماها حساس باید باشن!!!



ای زمانه [!]تو

که خوی زنانگی از من ربودی

و چیزی جز زمختی را به من هدیه ندادی









بی نام
دیدگاه  •   •   •  1392/02/24 - 01:49
+3
peyman
peyman
عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست

عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست

عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است . . .
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 20:39
+3
payam65
payam65
چه قدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی هنوزم دوستش داری,چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر اوار غرورش همه وجودت له شده,چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی
چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوزم دوسش داری.
چقدر سخته گل ارزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت اروم زیر لب بگی :گل من باغچه نو مبارک.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 15:33
+3
HADI
HADI
یادت هست آن روزهای بهاری را،گل سرخ برایت هدیه آوردم،

گفتم می خواهم آن را در گوشه ای از قلبت بکارم

خواستی بگیریش ولی به یاد داری چه شد؟!

همان وقت بادی آمد و تمام گلبرگ های آن گل نازنین را با خود به اطراف برد.

من نگران از پرپر شدن گل عشقم به دنبال تک تک گلبرگ ها به این سو و آن سو شتافتم،

وقتی همه ی آنها را یافتم شاد و خوشحال به سوی تو آمدم،ولی......

ولی هرگز تو را نیافتم......هرگز.....
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 00:00
+3
دلاویزترین
دو کبوتر در اوج،
بال در بال گذر می کردند.
دو صنوبر در باغ،
سر فراگوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند.
مرغ دریایی، با جفت خود از ساحل دور،
رو نهادند به دروازه نور ...
چمن خاطر من نیز ز جان مایۀ عشق،
در سراپرده دل، غنچه ای می پرورد،
هدیه ای می آورد
برگ هایش کم کم باز شدند!
برگ ها باز شدند:
"... یافتم! یافتم! آن نکته که می خواستمش!
با شکوفاییِ خورشید و گل افشانی لبخند تو، آراستمش!
تار و پودش را از خوبی و مهر،
خوش تر از تافتۀ یاس و سحر بافته ام:
"دوستت دارم" را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام!"

این گل سرخ من است!
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق،
که بری خانه دشمن!
که فشانی بر دوست!
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم، به خدا،
نور خواهد پاشید،
روح خواهد بخشید.
تو هم، ای خوب من! این نکته به تکرار بگو!
این دلاویزترین شعر جهان را، همه وقت،
نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو!
"دوستم داری؟" را از من بسیار بپرس!
"دوستت دارم" را با من بسیار بگو!

(استاد زبر دست شعر نو، فریدون [!])
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1391/01/15 - 23:12]
4 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 23:11
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
سلام عزیزانم
{-41-}{-35-}
یک سبد عشق هدیه به شما که دلتان را به دلم گره زده ام
دست بردار گره اش کور است باز نمیشود
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 15:30
+5
مهسا
مهسا
@asall اسمانم انتهایش قلب توست

مهربان این اسمان از ان توست

اسمانم هدیه ای از سوی من

تا بدانی قلب من هم یاد توست {-41-}{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 18:39
+8
peyman
peyman
چقدر سخته تو چشای كسی كه تمام عشقت رو ازت

گرفته و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینكه لبریز كینه و نفرت بشی حس كنی كه هنوز دوستش داری چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیوار تكیه بدی كه یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده چقدر سخته تو خیال ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقت دیدنش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشك گونه ها تو خیس كنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوستش داری
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 22:32
+2
reza
reza
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفته اند

عشق بورز به آنها که دلت را شکسته اند

دعا کن برای آنها که نفرینت کرده اند

بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالاست.....
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 22:50
+3
مهسا
مهسا
اگه دختری برای بدست آوردن دلت ،تنش را به تو هدیه میدهد فاحشه نیست و دختری که برای بدنبال کشیدن تو و دلت تنش را از تو دریغ میکند باکره نیست من به با کره بودن ذهن فاحشه ها و به فاحشه بودن ذهن باکره ها ایمان دارم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/7 - 21:08
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ