یافتن پست: #هــ

saman
saman
هی رفیقــ.. !

زیاבیــ خـوبیــ نکنــ...

انساלּ استــ .... {فراموشکــار} استــ =(

ازتنهاییش کـهــ בربیایـב...تنهاییتــــ را בور میــ زنـב...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 09:27
*elnaz* *
*elnaz* *
سرانگشتــانم که مے سوزد ... یعنے وقت ِ‌نــوشتــن از تــ♥ــوست بــیـــ♥ـا در خـــیـــالــم آرام بنشــین ... مــــے خــواهـ♥ــم صــداے ِ نفس هــــایت را بنویــــســـم...........


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 00:45
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
آدَمـ ـهـــآ ... فـَرآمـوشْ نِـمے‌کـُـنَـنـد ... !! فـَـقـَطـْ ... ديـــگـَر ســـآکِـتــْ مے‌شَـوَنـد ... هـَمـيـنْ ! ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 00:25
+2
be to che???!!
be to che???!!
• ترم اول (ترم جو گيريدگي):
الو سلام ماماني. منم هوشنگ.
واي ماماني نمي دوني چقدر اينجا خوبه. دانشگاه فضاي خيلي نازيه. واي خدا خوابگاه رو بگو.
وقتي فكر مي كنم امشب روي تختي مي خوابم كه قبل از من يه عالمه از نخبه ها و دانشمنداي اين مملكت توش خوابيدن و جرقه اكتشافات علمي از همين مكان به سرشون زده؛ تنم مور مور ميشه...
راستي اينجا تو خوابگاه يه بوي مخصوصي مياد كه شبيه بوي خونه اصغر شيره اي همسايه بغليمونه.
دانشجوهاي سال هاي بالاتر ميگن اين بوي علم و دانشه!
لامصب اينقدر بوي علم و دانش توي فضا شديده كه آدم مدهوش ميشه!!!
پريشب يكي از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمويت بيمارستان!

 

 

• ترم دوم (ترم عاشق شدگي):
آه اي مريم. اي عشق من. همه زندگي من.!!!!!!!
مي خواهم درختي شوم و بر بالاي سرت سايه بيفكنم تا بر شاخسار من نغمه سرايي كني.!!!!!!
مي خواهمت با تمام وجود عزيزم.!!!!!
همه
پول و سرمايه من متعلق به توست.!!!!!!!
بدون تو اين دنيا رو نمي خوام. كي ميشه اين درس من تموم شه تا بيام باهات ازدواج كنم ...
امروز يك ساعت پشت پنجره كلاستون بودم و داشتم رخ زيبايت را كه همچون پروانه اي در كلاس مي درخشيدي تماشا مي كردم...

 

• ترم سوم (ترم افسردگي):
الو مامان سلام.
مريم منو ول كرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم آخه اولين عشقم بود حالا هم دارم ميميرم از غصه.
اي خدا بيا منو بكش و راحتم كن.
مامان من اين زندگي رو نمي خوام ...
ديگه خسته شدم از دنياي وانفسا

 

• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگي):
الو سلام مهشيد جون خوبي عزيزم؟
منم پژمان! كجايي نفس؟ نيستي؟
دلم تنگ شده واست. گنجشك كوچولوي من. بيا ببينمت قربونت برم ...
مهشيد جون من پشت خطي دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ ميزنم ...
الو به به سلام چطوري ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت مي كردم!
پيرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوي من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم يه ذره شده واست.
باشه عزيزم فردا ساعت 11 پارك پشت دانشكده دارو...

 


• ترم پنجم (ترم مشروطه گي):
الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط ميشم، 2 نمره بهم بده.
به خدا ديشب بابابم سكته كرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شكست الان تو آي سي يو بستريه.
منم ضربه روحي خوردم شديد، دچار فراموشي شدم اصلاً شما رو هم يادم نمياد ...
اگه اين مورد مشروط پشروطه ما اوكي بشه قول ميدم جبران كنم ...


• ترم ششم (ترم ولخرجيدگي) :
الو مامان من خونه مي خوام!
راستي اون 50 تومني كه 3 روز پيش فرستادي تموم شد.
دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!




• ترم هفتم (ترم پاتوقيده گي):
خودتون ديگه سير تا پيازشو حدس بزنين ديگه ...




• ترم هشتم (ترم فارغ التحصيلگي):
الو سلام خانم.
واسه اين آگهي كه توي روزنامه داديد تماس گرفتم.
فرموده بوديد آبدارچي با
مدرك ليسانس و روابط عمومي بالا ...
اي واي بر من؛ كي ميره اينهمه راهــــو ...


! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:29
+5
saman
saman

بـه سـاز عشـق مـی چـرخـم بـه بـاغ سبـز چشمـانـت


بسـاط گـــل بـه لـب دا…رم بیفشـــــانـم بـه دامـــــــانـت؟



تمــــام شهــر خـوابیــده ، مـن بــه یــاد تــــــــو بیــــدارم



سـراپــا چشــم دیــــــدارم کــه شــب تــابــد ز مـژگـانـت



خیــال عــاصیـــم امشــب ، امیــد دسـت گـرم تـــوسـت



چـه خـوش بخشیـده رویــایــی بـه مـن لبخنـد پنهــانـت



بـه هــــــم زد یـک نـگــاه تـــــو شـکــوه شهـــــرک دل را



چــه کــاری کـرده ای بـا دل بـگــو جــانــم بــه قــربـانـت؟



چـه بـنــوازی چـه نـنــوازی غــرورم سهــم قـلـــــب تـــــو


تــن و دل را بـپـیـچــم در حـــریــر عشـــــــق ســـــوزانـت
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 18:03
+2
saman
saman

نيا باران زمين جاي قشنگي نيست 



من از جنس زمينم خوب ميدانم ، که دريا جد تو



در يک تباني ماهي بيچاره را در تور ماهي گير گم کرده



نيا باران زمين جاي قشنگي نيست


من از جنس زمينم خوب ميدانم ، که گل در عقد زنبور است ولي از يک طرف 


سوداي بلبل يک طرف خال لب پروانه را هم دوست ميدارد


نيا باران زمين جاي قشنگي نيست


من از جنس زمينم خوب ميدانم ، که اينجا جمعه بازار


است و ديدم عشق را در بسته هاي زرد کوچک نسيه ميدادند


در اينجا قدر نشناسند مردم


در اينجا شعر حافظ را به فال کوليان اندازه ميگيرند


زمـيــن ســرد اســت و بــي احـسـاس ،


طـــراوت دور،


چــرا بـــيـــهــوده مــي آيـــي ؟

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 17:13
+2
be to che???!!
be to che???!!
قـــهـــرها بـــهـــانــــه اســــت !!! كسي كه دوستت دارد ...

براي ماندن در بين هزاران نقطه ي سياه شب حتي اگر يك نقطه ي سپيد بيابد

دليلش مي كند براي ماندن !!! و كسي كه مي خواهد برود ...

در سپيدي روز حتي اگر نقطه اي سياه را هم نيابد

با انگشتش به گوشه اي اشاره مي كند كه انگار نقطه اي سياه يافته !!!

كسي كه رفتني است بــــگــــذار بـــرود !

كسي كه ماندني است ميماند بي دليل..!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 23:38
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


پشتــ پنجرهــ تنهایے هایمــ را تماشا مےکنمــ روزهایے کهــ بےتفاوتــ گذشتمــ از کنار خاطراتــ حســ نوشتنــ ندارمــ فقطــ خواستمــ بگمــ تنهاییاتو مرور کنــ شاید قلبے را جا گذاشتهــ باشے . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 22:48
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


امـــروز نــَـبودے ... امــّــا (!) خيـلے چـيــــزهـا بـــود ... مــَــن بــودمـــ ... بـــاران بـــود ... چـــَـتـر بود ... بــُــغضـــ بـــود ... آه بــــود ... همـــراهِ هــَـميشگے امــ هــَـم بـــود ... جـــاےِ خــالے ......


دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 22:24
+5
be to che???!!
be to che???!!


مــــَـــرבے ؟؟




هــرچـقــבر مـــَـــغـــــــــرور ... !


هــرچـقــבر صـــــــــــآدق ... !


هــرچـقــבر ساده.... !

هــرچـقــבر جـــَــذاب ... !



בرست....


امــآ گـآهـےبــراے فــتـح يـڪـــ وجــب از جـغــرافـيــآےِ زטּبــآيــב
بــﮧ زانـــو بــيـفــتــے

 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 19:25
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ