یافتن پست: #همه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ای روزگار ناز شصتت
خوب مرا
به بازی گرفتی
از غصه هایم که نه
از خنده هایم
خوب وام گرفتی
این همه درد
تاکنون بس نبود
که مرا
در پیری
به مرور خاطرات
جوانی گرفتی؟

#آزاد#





دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 16:53
+2
behzadsadeghi
behzadsadeghi
گفتی (پ) پات وایسادم گفتی (م) واست مــــُــردم گفتی (خ) واست خون ریختم فقط منتظرم بگی (ت) تا بزنم تو گــوشِت و تلافـی همه چیُ در بیارم !
آخرین ویرایش توسط behzadsadeghi در [1392/06/22 - 16:56]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 16:53
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یبارم بابام زنگ زد آتش نشانی گفت تو انباری خونمون مار هس!

اون بدبختا هم اومدن همه چیو ریخن بیرون و زیر و رو کردن و آخره سرم دسته خالی رفتن!

به بابام میگم کی مار اومده تو انباری که ما نفهمیدیم ؟؟؟

میگه مار کجا بود! میخواستم انباری رو خالی کنم دست تنها بودم حوصلمم نبود!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 15:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبیرستان

به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که ''شجاعت یعنی چه؟''

محصلی در قبال این موضوع فقط نوشته بود :

''شجاعت یعنی این'' و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته بود !

اما برگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بود

و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقه سفید او نمره 20 دادند

فکر میکنید اون دانش آموز چه کسی می تونست باشه؟

دکتر شریعتی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 15:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلت كه گرفته باشد...

شادترین آهنگ ها، برایت روضه خوانی میكنند

شلوغترین مكانها، تنهایی ات را به رُخَت می كشند

و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست

دلت كه گرفته باشد...

نقض میشود همه ی قانون ها

دل كجـــا... قانون كجـــا

مدتها طول میكشد تا خاك بگیرد خاطره های رنگارنگ

میگذاری تار شود این خاطره ها

اما یك خواب ِ ناغافل، گرد و خاك تمام خاطره ها را می گیرد !!

میشود مثل روز ِ اول

میشود خاطره های ناب

زخمها تازه میشود باز ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 15:15
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﻻﯾﯽ ﺑﺎﺯﯼ
ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ 5-6 ﺗﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻪ ﻣﻘﺼر
ﺑﻮﺩﻩ !
ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻠﻮﻍ ﭘﻠﻮﻍ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻡ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗــــــــﺎ ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ
ﺩﺯﺩﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ ﺑﺮﺩﻥ :)) ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻮﻭﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯﯼ !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺁﻗﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺘﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ
ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺯﺩ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺣﺎﺩﺛﻪ :))
ﺷﻤﺎﻫﺎ ﯾﺎﺩ ﻧﮕﯿﺮﯾﻨــــــــــﺎ !! =)))))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:44
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یادتونه ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ وختی ﻣﻌﻠم ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭمون ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﺩستمون ﺭﻭ ﻣﯿﺬﺍشتیم

ﺭﻭ ﺟﻮﺍﺑﺎﯾﯽ ﮐﻪ ننوشتیم ﺗﺎ ﻣﻌﻠﻢ ﻧﻔﻬﻤﻪ ﭼﻘﺪ ﺍوشکولایی هستیم :|
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻫﻤﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﻪ :(




دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ورودی های 92 عزیز

حالا که جواب دانشگات اومد

شنبه 8 صبح سرکلاس حاضر نشو

نذری نمیدن که!!! وایسا از یکی دو هفته بعد همه باهم بریم :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:41
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

می نویسم... می نویسم از تو، تا تن کاغذ من جان دارد با تو از حادثه ها خواهم گفت، گریه این گریه اگر بگذارد گریه این گریه اگر بگذارد، با تو از روز ازل خواهم گفت فتح معراج غزل کافی نیست، با تو از اوج غزل خواهم گفت می نویسم همۀ هق هق تنهایی را، تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی تا تو در هم همه همراه سکوتم باشی، به حریم خلوت عشق تو تنها برسی می نویسم همۀ با تو نبودن ها را، تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری تا تو تکیه گاه امن خستگی ها باشی، تا مرا باز به دیدار خود من ببری

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:20
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
با همه چشم انتظاری با پیامت دلخوشم : ای قرار بیقراری ساحل آرامشم

گاه گاهی پر بزن تا خلوت تنهائیم : تا ببینی در فراقت من چه رنجی میکشم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 13:57
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ