یافتن پست: #همه

ساناز
ساناز
تو همه رابطه ها يکي خرتره سلامتي اون خرتره..،!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/20 - 00:41
+6
AmiR
AmiR
شب تون خوش همه ی دوستاننننننننننننن
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 23:34
+3
AmiR
AmiR
مردها سه تا آرزو دارن :

اونقدر که مامانشون مي گن خوش تيپ باشن !

اونقدر که بچه شون مي گن قوي باشن !

و مهمتر از همه اينکه :

اونقدر که زنشون بهش شک داره دوست دختر داشته باشن !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 23:20
+3
AmiR
AmiR
فردوسي حکيم بزرگ ايراني که همه قبولش دارن ميگه:

که پيش زنان هرگز راز مگوي ، چو گويي ، سخن بازيابي به کوي !

.

.

.

زنان را نباشد به جز يک هنر نشينند و زايند شيران نر !

.

.

.

ارنست همينگوي:

زن ها جنگ ها را شروع مي کنند و مردها آن ها را ادامه مي دهند !

.

.

.

مردها و زن ها دست کم در يک مورد اتفاق نظر دارند. هيچ کدام به زن ها اعتماد ندارند!

.

.

.

تحقيقات نشان داده که فقط 20% مردها عقل دارند !

80% بقيه زن دارند !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 23:17
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
8205649_b.jpg

روزی که برای اولین بار تو را خواهم بوسید یادت باشد کارِ ناتمامی نداشته باشی یادت باشد حرفهای آخرت را به خودت و همه گفته باشی فکرِ برگشتن به روزهای قبل از بوسیدنم را از سَرَت بیرون کن تـــــو در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری که شباهتی به خیابان های شهر ندارد با تردید ، بی تردید کم می آوری
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/06/19 - 23:02]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


قلب من


قالی خداست


تاروپودش از پر فرشته هاست


پهن کرده او دل مرا


در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب


برق می زند


قالی قشنگ و نو نوار من


از تلاش آفتاب


 


شب که می شود، خدا


روی قالی دلم


راه می رود


ذوق می کنم، گریه می کنم


اشک من ستاره می شود


هر ستاره ای به سمت ماه می رود


یک شبی حواس من نبود


ریخت روی قالی دلم


شیشه ای مرکّب سیاه


سال هاست مانده جای آن


جای لکه های اشتباه


 


ای خدا به من بگو


لکه های چرک مرده را کجا


خاک می کنند؟


از میان تاروپود قلب


جای جوهر گناه را چطور


پاک می کنند؟


آه


از این همه گناه و اشتباه


آه نام دیر تو است


آه بال می زند به سوی تو


کبوتر تو است


 


قلب من دوباره تند تند می زند


مثل اینکه باز هم خدا


روی قالی دلم، قدم گذاشته


در میان رشته های نازک دلم


نقش یک درخت و یک پرنده کاشته


قلب من چقدر قیمتی است


چون که قالی ظریف و دست باف اوست


این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است


هدهد است


می پرد به سوی قله های قاف دوست...^

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:46
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه شب است ؟ یارب امشب که ز پی سحر ندارد
من و این همه دعا ها که یکی اثر ندارد
همه زهر داده پیکان خورم و رطب شمارم
چکنم ؟ که نخل حرمان به ازین ثمر ندارد
تو بکُش ، بکش به خنجر بنگر به جان عاشق
که به غیر عشقبازی گنه دگر ندارد
غلط است آنکه گویند : به دل ره است دل را
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
دم آخر است ( عرفی ) به رخش نظاره ای کن
که امید باز گشتن کس از این سفر ندارد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:18
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نامم را پاک کردی... یادم را چه میکنی؟
یادم را پاک کنی... عشقم را چه میکنی؟
اصلا همه را پاک کن
هر آنچه از من داری
از من که چیزی کم نمیشود...
فقط بگو با وجدانت چه میکنی؟
نکند آن را هم پاک کرده ای؟
نــــــــــــه ! شدنی نیست...
نمیتوانی آنچه که نداشتی را پاک کنی.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 21:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باید از یک جا “شروع” کنم…
به “تمام” کردنت…
اول از همه
پایت را از شعر هایم قطع میکنم
بعد، دستت را از سرم بر می دارم
بعد از آن هم، چشم از تو می پوشم
بعد هم
بعد ...هم
با خیالت چه کنم؟ لعنتی!؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 21:31
+2
xroyal54
xroyal54
تو بُردی، همه هورا کشیدند،
حالا پایت رااز روی خرده های دلم بردار.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 21:26
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ