یافتن پست: #همین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو سرنوشت من نبود جز غم و دل شکستگی
عمری گذشت و از دلم هنوز نرفته خستگی
از دست روز و روزگار خسته و دلگیر شدم
همین شده دلیل من که از زندگی سیر شدم!....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 22:22
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روایت هست که توماس ادیسون تا ۱۲ سالگی خِنگ بوده
اما مادرش همیشه بهش می گفته که روزی تو مرد بزرگی میشی
و همینطور هم شد!!!
اما ما از بچگی اگه اّنیشتین هم باشیم از بس پدرو مادرمون میگن
“تو هیچ پُخی نمیشی” آخرش با کلی ترفیعِ درجه میشیم همون پُـــــــخ !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 22:07
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو کجایی سهراب ، آب را گل کردند
چشم ها بستند و چه با دل کردند
وای سهراب کجایی آخر ؟ زخم ها بر دل کردند
خون به چشمان شقایق کردند
تو کجایی سهراب که همین نزدیکی عشق را دار زدند …
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 22:02
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عمری است لبخندهای لاغر خود رادر دل ذخیره می کنم

باشد برای روز مبادا!

اما در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزها ست

اما کسی چه می داند؟

شاید امروز نیز روز مبادا باشد!

وقتی تو نیستی نه هست های ما

چونان که بایدند

نه بایدها ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 20:43
+2
binam
binam









من نیمه تو نیمه


من سبز تو قرمز


مشکلی نیست که کامل نیستیم


همین منگنه های عشق مارا کامل می کند کافیست


کافیست که من باشم و تو


کافیست که تو باشی و من


درد دارد اما تنهایی ندارد!


رنج دارد اما غصه ندارد!


همین که نیم دیگر تو هستی کافیست


منگه های عشق را عشق است!



توی قرمز کنار منه سبز را عشق است!





بی نام

دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 19:55
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مناجات یک پسر با خدا :
خدایا این شادی رو از من نگیر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همین طور مهسا و کیمیا و نازی!
مهشیدو که بگیری میمیرم
یه سیما هم هست پا نمیده, جورش کن
خدایا شکرت
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 19:11
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار تا که تنهاییت از دیدن آن جا بخورد و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 14:01
+1
roya
roya
پزشکان معتقد اند که مصرف روزانه یک سیب از سکته های قلبی جلوگیری می کنه ...!

+



+
خب همین ثابت میکنه که اگه جای یک سیب از "دو سیب" استفاده کنیم، سکته مغزی رو هم ساپورت میکنه....حالا اگه "دوسیب نعناع" باشه که دیگه امراض گوارشی هم سراغمون نمیاد...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 13:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رﻓﯿـــــﻖ!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣُﺮﺩﻡ...
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗَﻢ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣَﺮﺩُﻣﻪ...
ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯿﺎم ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻧﻮﮐﺮﯾﺘﻮ ﮐﻨﻤ ﺑﻪ ﺩﻝ
ﻧﮕﯿﺮﯾــــﺎ!!!
ﺣﻠــﺎﻝ ﮐﻦ....
ﻗــــﻮﻝ ﻣﯿﺪم؛
ﻫﻤﯿﻦ ﯾــﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯت
ﺑﺎﻟـــــــﺎﺗﺮ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﯿﺸــــﻪ ﺧﺎﮐـــــِ ﭘـــﺎتم...
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 12:43
+7
xroyal54
xroyal54
یکی بود و یکی نبود
عاشقش بودم عاشقم نبود
وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود

حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن
یکی بود یکی نبود

یکی بود یکی نبود . این داستان زندگی ماست . همیشه همین بوده . یکی بود یکی نبود در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن . با هم ساختن برای بودن یکی باید دیگری نباشد
هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ، که یکی بود ، دیگری هم بود!
همه با هم بودند . و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست میکنیم

از دارایی ، از دوستی ، از هستی انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست هیچکس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما . و آن کس که نمی داند و نمی فهمد
، ارزشی ندارد

و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم

هنر نبودن دیگری...
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 12:27
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ