♥ نگار ♥
یـه بـار اومـدم یـه اسکناسِ پـاره بدم به راننده تاکسی؛
اینقدر استرس داشتم نفهمه گفتم:
دست شما درد نکنه، همین کنار نگه دارین، من پــاره میشم!!!
اینقدر استرس داشتم نفهمه گفتم:
دست شما درد نکنه، همین کنار نگه دارین، من پــاره میشم!!!