یافتن پست: #هیچ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چه ساده قید دلم را زدی...

چه ساده تنهایم گذاشتی...

چه ساده بیخیال آنهمه علاقه ام شدی...

چه ساده از من ب[!] -خیالت از تو باوفاتر است و مرا هیچوقت تنهانمیگذارد

چه ساده ...

ولی من خیلی ساده تر دل به تو دادم

حالا ببین بین این سادگی و آن سادگی چقد فرق است .

و میگویند این روزها سادگی بزرگترین خطای روزگار ماست.

ولی من خطا نكردم _

فقط كسی باورم نكرد.


دیدگاه  •   •   •  1392/12/28 - 15:13
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اینایی که رنگ پوستشون تیره ست
اینایی که هیچکس دوسشون نداره
اینایی که معمولا شبا از خلوتشون بیرون میزنن
همینایی که جثه کوچیکی دارن اما خیلیا ازشون میترسن
اینایی که خدا دوتا بال بهشون داده
اینا سوسکن ، سریع با یه دمپایی بزنین توی سرشون !چیه فک کردی میگم کاریشون نداشته باشین؟

لابد دانشجو هم هستی؟!

دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پسر بچه ای یک برگه کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود،دست هایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود؛ صورتحساب
کو تاه کردن چمن باغچه: 5000 تومان،مراقبت از برادر کوچکم: 2000 تومان ،نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم 3000 تومان، بیرون بردن زباله : 1000 تومان.
جمع بدهی شما به من : 11000 تومان.
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش انداخت و چند لحظه خاطراتش را مرور کرد. سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت:
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی،هیچ.
بابت تمام شب هایی که به پایت نشستم و دعا کردم،هیچ.
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا بزرگ شوی،هیچ.
بابت غذا،نظافت تو،اسباب بازی هایت،هیچ.
و اگر شما این ها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است.
وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند،چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:
" مامان ... دوستت دارم"
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:
قبلا به طور کامل پرداخت شده.

دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:40
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
غمگین شدن با آهنگ داریوش رو نمیشه با هیچ چی خنثی کرد
.
فقط یه نفره که قدرتشو داره اونم اُمیـــــــــــــــــــــــــــده جهــــــــــــــــانهههههههه :|
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مرحله ای از زندگیم رسیدم که مهم نیست چی بپوشم
، مهم نیست موهام درست کنم یا نه
، مهم نیست کسی منو دوست داشته باشه یا نه
کلا هیچی مهم نیست . .
خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــستم خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیلی
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/12/27 - 20:49]
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:45
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسرایی هستن ک :

وقتی دلت گرفته، داغونی،... و پشت تلفن سرش دادو بیداد میکنیو تلفنو روش قطع میکنی میفهمه چقد اون لحظه محتاجشی! پشت سر هم زنگ میزنه تا آرومت کنه
وقتی سوار ماشینشی تمام مدت دست چپتو میگیره توو دستشو هی میبوستش ک بهت بفهمونه بودنت براش لذت بخشه
پسری ک چشاش وحشیو مغروره، راه ب راه شعرای عاشقونه ی الکی برات نمیخونه، لوس حرف زدنم بلد نیس، اما وقتی بهت میگه تا ته رفاقت هستم‌، چشاش از عشق برق میزنه
پسری ک خاطر خواه کم نداره اما وقتی باهات عهد رفاقت میبنده نفر دومی توو برنامش نیس
پسری ک براش مهم نیس جی اف دوستش از تو خوشگلتره، هر بار توو چشات زول میزنه میگه بخدا تکی تو دختر
پسری ک صورت بی آرایشتو بیشتر دوس داره
وقتی میره مهمونی زنگ میزنه و نیم ساعت توو حیاط باهات حرف میزنه ک بهت نشون بده توو نخ هیچکدوم از دخترای توو مهمونی نیس
وقتی میخواد بخوابه اگه بهت شب ب خیر نگه و واست بوس نفرسته خوابش نمیبره
وقتی صب بیدار میشه تا ب تو سلام صب ب خیر نگه روزش شروع نمیشه
ای داد بیداد
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

من لذت غذا خوردن تو قابلمه رو

با هیچ لذتی عوض نمیکنم.

لامصب تو قابلمه ده برابر خوشمزه تره!!!

مدیونین اگه فک کنین از تنبلیه!

حالا بماند که ظرف کمتری هم کثیف میشه!!!

خخخخخخخخخخخخ

دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:08
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


















تــوﮮ ایــטּ روزآﮮ آخـر ســــآل ۲ تــآ جـُـملـﮧ هسـこ ڪـﮧ بآیـב بهـこ بگــم :

✔ اول ☜ "تشڪـر" وآسـﮧ بوבنـこ توﮮ ســــآل گذشتـﮧ ... ܓ❁

✔ בوم ☜ "آرزو" وآسـﮧ בآشتنـこ توﮮ ســــآل آینـבه ... ܓ❁











چهار شنبه سوری تون مبارک
عمرتون پر از مهر وشادی
اگر نتونستم تا سال دیگه بیام
سال نو تون هم مبارک@ghoghnoos@AmirAliA1@asalam@moricarlo@mohammadmahdi@Mohammad@Mariyam@bermuda@reza7256@ramin-rtbm@fereshte@mohsencage@mohsene89@behzadbehzadi
12 دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 17:51
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ

ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ :خط ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ!
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : خاک بر سرت .
ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ :ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ، ﻻﯾﺴﻮﺩ، لامرض!
هیچى دیگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ

که یهو ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﻣد فرار کردم

2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/26 - 21:14
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﯿﺨﺎﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ ﯾﻪ مانتو ﺑﺨﺮﻡ
ﺭﻭﺵ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﺭﺳﻢ ﮐﯽ ﺗﻤﻮﻡ
ﻣﯿﺸﻪ
ﺟﻠﻮ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ ﺑﭙﻮﺷﻢ
دیدگاه  •   •   •  1392/12/26 - 21:05
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ