رضا
باز هم قلبی به پایم اوفتاد باز هم چشمی به رویم خیره شد باز هم در گیر و دار یك نبرد عشق من بر قلب سردی چیره شد باز هم از چشمه لبهای من تشنه یی سیراب شد ‚ سیراب شد