یافتن پست: #چشمک

saman
saman
در CARLO

سلام


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.


خوبه فقط یه سلام کردم این طور دنبالم راه افتادی؟ اگه چشمک می­زدم چی کار می­کردی؟

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 10:58
+2
saman
saman
در CARLO

می­گن وقتی یه خوشگلبه آسمون نگاه می­کنه، ستاره­ها براش چشمک می­زنن و لذت می­برن! یه وقتتو به آسموننگاه نکنی گند بزنی به حالشون!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 09:21
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

کاشکی گاهی وقتا...
خدا از پشت ابر ها بیاد بیرون
...
گوشم رو محکم بگیره و داد بزنه
... آهااااای...!!!
بشین سر جات اینقده غر نزن.... همینه که هست...!!
بعد یه چشمک می زد
... و آروم توی گوشم میگفت...
همه چی درست میشه...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:53
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی میکند گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی میکند سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی میکند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران میرسد با من خزانی میکند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:42
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

ای چشم خمارین تو و افسانه نازت وی زلف کمندین من و شبهای درازت شبها منم و چشمک محزون ثریا با اشک غم و زمزمه راز و نیازت خود کیستی ای نغمه نوازنده بی سیم امشب به جگر می خوردم زخمه سازت باز آمدی ای شمع که با جمع نسازی بنشین و به پروانه بده سوز و گدازت سر کن به شب و ناله شبگیر من ای دل تا شبرو عشقیم نشیب است و فرازت خواننده نمازم من اگر قبله ندانم ای کعبه دلها که بخوانم به نمازت

دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 12:25
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یک نفر از کوچه ی ما عشق را دزدیده است

این خبر درکوچه های شهر ما پیچیده است

دوره گردی در خیابانها محبت می فروخت

گوئیا او هم بساط خویش را برچیده است

عاشقی می گفت روزی روزگاران قدیم

عشق را از غنچه های کوچه باغی چیده است

عشق بازی در خیابان مطلقا ممنوع شد

عابری این تابلو را دورمیدان دیده است

یک چراغ قرمز از دیروز قرمز مانده است

چشمکش را هیز چشمی خیره سر دزدیده است

می روم از شهر این دل سنگهای کور دل

یک نفر بر ریش ما دل ریشها خندیده است ....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:08
+4
alifabregas
به سلامتی بهروزوثوق که گفت(رفیق)آلوچه نیست،بهش نمک بزنی،پسرهمسایه نیست،بهش کلک بزنی،دخترنیست بهش چشمک بزنی!(رفیق) مقدسه بایدجلوش زانوبزنی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 15:50 توسط SMS
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
اقاپسري که ميگي " دخـترخــوب " پيدا نميشه :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دخترخوب تادير وقت تو خيابونا نميپلکه،
اونقدر نگات نميکنه که بري سمتش،
کفشه 15 سانتي و مانتوي جلف نميپوشه،
موهاشو رنگ نميکنه،
و اونقدر آرايش نميکنه که نتوني قيافه ي اصليش رو تشخيص بدي ...
چشمک و عشوه وصداي نازک نداره،
و با ديدن ماشين مدل بالات لحنش عوض نميشه،
اونقدر دست نيافتنيه که براي رسيدن بهش،
حتي توان تلاش کردن هم نداري .
نه با تو ميپره نه با امثال تو پس اينقدر نگو که نيست،
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 00:34
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/3 - 20:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته; لبه چادرش روی زمین کشیده میشدپسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوند و با نیشخندی گفت: بچه ها به شریفی بسپریم لازم نیس امروز کلاس رو جارو بزنه (خنده کلاس)
دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر گفت:
پس کی میخواد تو رو جمع کنه!؟
همون صداها این بار بلندتر خندیدن
1 دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 20:19
+9
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ