یافتن پست: #چشم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برمای طبیعت چه با صِفائه

ونه آبشار و چشمه اُ مثل دِوائه

صِویِ مله رِ بوینین مردِم

اِفتابِ سو مثل نور خِدائه

خِدا دونده چه حاله مله ی صِوی

چاشت و چاییش آبِ بقائه

جیكای جیك جیك عشق خِدائه

امام زاده گنبد دور جه پیدائه

بی تابیِ باد از بار صفائه

این عشق و بركت از مردمِ وفائه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 15:57
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
غضنفر یه قصاب میاره واسه کشتن گوسفند ... بهش میگه :
میخوام برام تیک تیکش کنی برای کباب،قورمه و دیزی . کله پاچشم تمیز کن بچه ها دوس دارن . روده و معدشم بزار کنار برا سیرابی . پوستشو با خودت نبریا ! میخوام سجاده درست کنم . پشکلاشم برا باغچه. آشغالشم برا گربه. با استخوناشم سوپ میپزیم .
به اینجا که میرسه گوسفنده یه نگاهی به غضنفر میندازه میگه : میخوای صدامم ضبط کن بزار برا زنگ موبایلت ... ؛-)
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 13:23
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن :))
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی :))
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر : منم دوست دارم آقاهه
و بعد خداحافظی ....حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه ....
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 15:48
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو زندگیتون همیشه فیل باشید ...
هیچی فیل باشید دیگه همینطوری بی دلیل
چیه چرا منو اینطوری نگاه میکنی؟ خب فیل باش دیگه، اصن خر باش تو زندگیت -_-
نصیحتم بهت نیومده ... از جلو چشمام خفه شو :))))
روانی هم خودتی :)))



دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 22:15
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هرچه بنویسم کسی درک نمیکند.

که چه حالی دارد...

شبهایت را

کنارِ عشقی به صبح برسانی...

که هنوز رنگِ چشمهایش را هم

از نزدیک ندیده ای...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 17:08
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

خدای من


نه دور كعبه است،


نه در كلیسا،



نه در معبد...


خدای من همین جاست،


كنار تمام دلواپسی هایم،


كنار تمام بغض هایم؛خنده هایم...


خدای من نمی ترساند مرا از آتش،


اما می ترساند مرا:


از شكستن دلی،


اشك آوردن به چشمی،


نا حق كردن حقی...


خدای من می بیند مرا هر جا كه باشم،


می فهمد مرا با هر زبانی كه سخن می گویم....


خدای من حواسش در همه احوال به من هست،


خدای من مرا از هیچ نمی ترساند،


جزء بی فكر سخن گفتن و رنجاندن دلی...


خدای من، خدای تمام مهربانیهاست.....


دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 14:25
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی





6 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 21:04
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
هر چیزی رو که دوست نداری میزاره کنار...
دختری که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میده
دختری که وقتی تو یه جمع میرین دستت رو محکم تر میگیره ...
دختری که تو سرما اگه یخ ام بزنه, دستتو ول نمیکنه بزاره تو جیبش
دختری که هیچ کسی جز تو به چشمش نمیاد
دختری که وقتی داری چیزی میگی خیره میشه تو چشمات
دختری که واست نینی میشه جوجو میشه تا تو بخندی همونی که حاضر برات هرکاری بکنه !
این دختر رو نباید اذیت کنی ,
حتی اگه دوسش نداری!!!
حق ندارى اين دخترو اذيت كنى! حق ندارى ...
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:47
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامتیه بچه ای که وقتی رفت تو یخچال دید هیچی نیست بخوره، نگاهی به پدرش انداخت دید سرش پایینه، شیشه آب رو برداشت سر کشید و گفت چقدر تشنم بود بابا...

به سلامتیه اونی که از درون شکست اما نذاشت غرورش جلو یه نامرد خورد شه،،،!

سلامتیه بعضی دخترا نه واسه چشمای ناز و پوستای صافشون، واسه قلبای پاکشون...

به سلامتی بعضی از خاطرات خوشی که هنوزم وقتی یادشون میوفتی با یه لبخند کوچولو کنج لبت تا چند لحظه حال و هواتو بدجوری عوض میکنه،،

سلامتیه پدربزرگا که هیچ‌وقت عجیجم و خوجکلم وعجقم وجوجو...نگفتن ولی با زنشون 50 سال عاشقانه زندگی کردن... ♡♥♡
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:29
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
نقاشی زیبایی که شب کنسرت توسط هنرمند عزیز شهرام شجریان به شهره جان هدیه و باعث شد که اشک در چشمان این نازنین حلقه بزند

1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 12:15
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ