یافتن پست: #چشم

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
یکی تو . یکی من!
تو: چشمانت را درویش
دلت را مقدس و پاک
و خودت را برای یکنفر نگه دار...
و اما من:
اگر چنین میخواهی
باید خودت هم مانند او باشی..
به اندازه ی لحظه ای انسان بودن!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/18 - 14:12
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چند راه حل برای درآوردن لج آقاپسرهای عزیز!!
توی خیابون با احترام ازیه آقا پسر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید ♣
. پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه پسر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق
توی اتوبان جلوی ماشین یه آقا پسر با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید. ♣
دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید. توی جمع پسرای فامیل وقتی همشون ♣
. توی یه رستوران که چند تا پسر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید ♣
توی یه بوتیک که فروشندش پسره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید خوشتون نیومدو برید. ♣
توی جشن تولد یکی از پسرا فامیل تا اومد شمع هارو فوت کنه همه رو خاموش کنید. ♣
. اگه یه پسر یه جا یه جک تعریف کرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود♣
. اشتباهات لغوی پسرا رو موقع صحبت کردن تکرار کنید و بخندید♣
. تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه پسرا شاخ بذاریید ♣
. عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف پسر مورد نظرتون♣
روزهای بارونی تا یه پسر دیدید و یه چاله پرآب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکن . ♣
اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای اقا پسر مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید. ♣
تو دانشگاه از پسر مورد نظر یه جزوه 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردیدبهش برگردونید. ♣
. چاق بودن و بی ریخت بودن پسر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید♣
به پسری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده. ♣
.تکون بدید و بذارید خودش سرش رو باز کنه شیشه نوشابه پسر مورد نظر رو حسابی ♣
. زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه پسر با صدای بلند بزنید زیر خنده ♣
. به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه از یه پسر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن♣

موفق باشین دخی های عزیز
دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 19:20
-1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
یه روز عدد 10 مهمونی میگیره همه عددارو دعوت میکنه 0,1,2,3,4,5,6,7,9 به جز عدد 8 چون از عدد 8 اصن خوشش نمی یومد. خلاصه شب مهمونی میرسه و عدد 10 میاد ببینه مهمونا چیزی کم ندارن که یهو چشمش میوفته میبینه عدد 8 داره وسط مهمونا میرقصه. میاد وسط و یکی میخوابونه زیر گوش 8 میگه کی تورو دعوت کرده؟مگه من نگفتم تو حق نداری بیای؟ عدد 8 همینطوری که اشک تو چشماش جمع شده بود با بغض عدد 10 رو بغل کرد و گفت:من صفرم دستمال بستم دوره کمرم واستون عربی برقصم...... @@ بیایید 'زود قضاوت نکنیم @@
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 12:04
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

رفتى... ؟!
لطفا به گام هات سرعت بده...
آهويى که به هر کفتارى چشمک بزنه لياقت نداره سايه شير بالا سرش باشه.....


.


دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 19:03
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
راز عشق در تواضع است .
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.
بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است.
میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند،
تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت
آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 14:45
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ،

متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است .

تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند .

نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه

متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ،

زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این

فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود

تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر

زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر

نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد :

گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم !!!

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی .

راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد

میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته ، من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم .

همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت .

امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 12:40
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تقدیم به همه پیایل نیک روزگار
پیا او پیاهه که چی مه دیاره // صفای دلس آسمون بهاره
زنه برج غیرت ز تیگ بلندس // زلال کلامس منی چشمه ساره
نشون پیایل به شال و کله نید // بزرگی و مردی ز دیر آشکاره
کسی که نسهده دلس وا توه درد // خور از غم و درد مردم چه داره
تو اشنیدیه مرد بی درد هرگز ! // دل بی غم و درد برد مزاره
کر لیش وار بهوسه بلا کرد // کر خو ستینی ز ایل و توار
ز تیر زمونه نداره امون کس // ایر رستمه یا یل اسفند یاره
به شو دل نبندم که شو دل سیاهه // دلم عاشق افتو آشکاره
خو شه غیرت و عشق و شورجوونی // جوونی گل سهر باغ بهار
بگ خواجه سی او پیایل که رهدن // نم نیکوسون تا ابد مندگاره
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 11:59
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



واران وارانه ، واران وارانه ، عزیزكم گل ریزه ریزه
(باران بارانه، باران بارانه،عزیزم گل پر پره)

وعده ی وهار دای عزیزكم ، یه خو پاییزه
(تو وعده بها ر به من دادی عزیزم، این كه پاییزه)

واران وارانه ، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه ، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه ،باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین ، له دین درم كرد
(نازنین ، از دین به درم كرد)

شرطو له داخت عزیزكم هرگز نه خنم
(شرط میبندم كه از غصه تو عزیزم هرگز نخندم )

برگی آزییتی عزیزكم، له ور نكنم
(لباس عذا را عزیزم، از تن بیرون نیاورم)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه، باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین، له دین درم كرد
(نازنین، از دین به درم كرد)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 12:27
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یاوران مسم:

یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
خالی ﮊَه خاکی مَملو ﮊَه دوسِم(از چیزهای خاکی و دنیوی خالی شدم و حالا وجود دوست تمام وجودم را فرا گرفته است)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

**************
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

فَرماوَه ساقی بلوا مینای مِن(ساقی گفت از مینای من بنوش )
سَرشار که سا غَر بِدهَ پَیا پِی (ساغر جام لبریز را پیاپی بده)
پَیا پِی پِر کِرد پَیا پِی نوشام(پیاپی پر کرد و پیاپی نوشیدم)
تا کِه دیده ی دِل هِجرَ دوس نوشا (تا چشم دل دوری دوست را احساس کرد)

شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
خالی ﮊَه خاکی مَملو ﮊَه دوسِم(از چیزهای خاکی و دنیوی خالی شدم و حالا وجود دوست تمام وجودم را فرا گرفته است)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

اِی دِل تا کَسی چُو خوم نای وَ جوش (ای دل تا کسی مانند خم نجوشد)

اِی دِل تا کَسی چُو خوم نای وَ جوش (ای دل تا کسی مانند خم نجوشد)

حَلقه ی بَندَگی عِشق نَه کِی وَ گوش (و حلقه بندگی عشق را به گوش نکند)
مَحرَمِ نمو هرگز وَ اَسرار (هرگز محرم اسرار نمیشود)
مَحرَمِ نمو هرگز وَ اَسرار (هرگز محرم اسرار نمیشود)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 12:20
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با20سال سن،فقط ی بار خواستم ببینم ک ایا شامپو بچه واقعا چشمارو میسوزونه یا ن؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بله الان دارم با چشمای کور تایپ میکنم.وای ب حال بچه.از شدت درد داشتم شیههههه میکشیدم ،عرعر میکردم.راستی جیغ بنفش یادم رفت بگمO_O
دیدگاه  •   •   •  1393/06/13 - 16:28
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ