یافتن پست: #چشم

مهسا
مهسا
قسم به اون پسری که عشقش جلوی چشمش اُتو زد و رفت خونه
با صدایی خواب آلود زنگ زد گفت ببخشید عشقم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود...
قسم به اون دختری که با وعده ازدواج بکارتشو از دست داد
و عکس عشقشو تو گوشی رفیق فابریکش دید ...
قسم به اون پسری که با عشقش تو فیس بوک ریلیشن زد
اما فرداش همون برادرای فیسبوکیش رفتن تو خط طرف ....
قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه ...
و قسم به اون جفتی که اولین شب بعد از طلاق رو دارن تنهایی
با چشم خیس تو اتاق تاریک و خالی از هم سحر میکنند ...
اینجا زمین است ، مطمئن باش که یک روز دوباره همدیگر رو مبینیم ...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 00:19
+3
mah3a
mah3a
برای دوست داشتنت
از من دلیل می خواهند ، … !
چشمانت را قرض می دهی !؟
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 00:10
+4
Alireza
Alireza
باز هفت سين سرور
ماهي و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد
آرزوهاي سپيد
باز ليلاي بهار
باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سوداي ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
يا مقلب القلوب
يا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعيد
باز هم سال جديد
باز هم لاله عشق
خنده و بيم و اميد

عید شما مبارک
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 23:24
+6
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد{-7-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 23:00
+5
sahar
sahar
زبان چ ناتوان است ک نمی تواند دوستت دارم را ب تو آنگونه ک باید بگوید...


تو از چشمهایم بخوان...


برقشان را ببین...


این همان عشق توست...


هر روز بزرگ تر می شود... هر روز بیشتر فرو می رود در رگ هایم... نه... الان ب تک تک سلول های مغز استخوانم هم نفوذ کرده...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:18
+12
Alireza
Alireza
{-1-}{-1-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:52
+5
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
{-40-}{-40-}{-40-}{-40-}
این یعنی چی که من این همه اسم توی لیست دوست هام دارم ولی فقط 43 تا لایک پروفایل؟!!!!{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
.................
میتونید باز نشرش هم بکنید تا همه مطلع و اگاه بشن{-7-}
آخرین ویرایش توسط sin_sin در [1390/12/28 - 21:51]
18 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:50
+9
reza
reza
ما با خود رفتگانیم

و آنچه از ما بر جای مانده است

پیکری است تهی،

با حفره هایی در صورت

که می گویند روزگاری در آنها درخشش عجیبی بود

از چشم هایی که از حادثه عشق تر بودند

و خدا را در چند قدمی خویش می دیدند!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 20:54
+1
reza
reza
چشم هایم را به بیمارستان می برم.

نمی دانم چه مرگشان شده!

هر شب در خواب

جایشان را خیس می کنند...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 20:51
+2
ali rad
ali rad
دلم پراست! پر پر پر، آنقدر كه گاهى اضافه اش از چشمانم ميچكد.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 20:41
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ