mary jun
دلم از هزار راه رفته بی تو باز گشته است!
ایوب هم اگر بود چشم می بست از انتظار آمدنت....
♥ نگار ♥
گفته باشم …
من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،
سخت است بدانم میبینی و بی خیالی …
تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..!
mary jun
باران همیشه میبارد....
اما مردم ستاره رت بیشتر دوست دارند....
نا مردیست آن همه اشک را
ب یک چشمک فروختن...
fereshte
چه فرقی میکند ساعت را به عقب بکشم وقتی حسرت هایم تکراریست وقتی نگاهت بر نمیگردد وقتی صدایت دیگر مرانمیخواند چه فرقی میکند این عقربه ها برگردند وقتی ثانیه به ثانیه اش بی کسی است وقتی چشمان خیره ام سالها برای گذشتن همین دقایق وقت گذاشته اند