یافتن پست: #چشم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




هیچ وقت منطق وهدف خود را فدای احساسات نکنید

بگذارید درچشم بعضیها بد نشان داده شوید

شما با درونتان نبرد کنید نه منطق دیگران





دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 19:10
+3
Sanaz Arzani
Sanaz Arzani

چه شـباهـت متـفـاوتی بـین ماسـت…!!!


تـو دل شـکـسـتـه ای ،من دلــشــکـسـتـه ام ..


 


گفتی:


شاید برگشتم..


هنوز زنده ام!


به امید همان “شاید” ..


 


آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..


مانند بارانی بروی شیروانی..


اما…


ناودان ندارد..!!


غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند


 


درگیر جنگ تن به تنم با تنی که نیست…


دارم شکست میخورم از دشمنی که نیست…


 


خواهش دارم روبه روی من نمان ،

عبور کن ،اگر نمی خواهی بر تیره بختی من گواهی دهی


کوچه را طی کن


و در انتهای کوچه محو شو ،

همان گونه که آدم های خوشبخت محو می شوند...


 


دلم یک دنیا تنهایی میخواهد

با یه عالمه تو

و تمام گوشه کنارهای آغوشت


 


شازده کوچولو می گفت:


گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود


اما ماندنی بود


همین بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود


 


 


توقع زیادی نیستــ خواستن امنیت آغوش


تــــــــــــــو


و....


عشقی که زیر خطـ کمـــربنـد نباشــــــد


!!!!!


!!!!!


عشقی که زیر خطـ کمـــربنـد نباشــــــد


و....


تــــــــــــــو


توقع زیادی نیستــ خواستن امنیت آغوش

دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 11:34
+6
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
اینگونه عادلانه نیست!!



چشمانت را زمین بگذارِ؛



بیا دست خالی بجنگیم....


دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 01:50
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

در گردش چشمان تو جز عشق ندیدم
هر بار که افتاد مسیرم به نگاهت


دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:55
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یر زمانیست
دل خوش کرده ام
به همین دوستت دارم های بی جواب .........
کاش
پرواز می دانستم
پر می کشیدم
تا اسمانی که تو در ان نفس می کشی....
کاش
موسیقی می دانستم
قطعه ای برای چشمهایت می ساختم
تا به گاه دلتنگی هایم ارامم کند .....
کاش
فلسفه می دانستم
تا توجیه کنم
تمام نبودن هایت را
برای دلی که مدام بهانه گیر توست ......
افسوس
که من
جز عشق تو
هیچ نمی دانم
افسوس ..........
دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



قصه ی چشمهای تو را هیچ کس نمی خواند
وعمق غصه های مرا هیچ کس نمی داند
تو از کدام تباری که بی تو می سازم ؟
تو از کدام دیاری که با تو می سوزم؟
شراب ناب کدامین سبوی سر شاری ؟
که هر چه بنوشم هنوز بسیاری
بیاو کمی همنشین باران شو
برای دلم برای دلت اندکی پریشان شو
بدون تو این خانه یک شکوه پوشالی است
نفس کشیدن بی تو هبوط اجباری است
برای روزهایی که می اید و نمی ایی
هزار مرثیه گفتم نمانده قراری نمانده فردایی ......





دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بی تو چه سخت
این ساعت ها درگیر تکرارند ........
گفته بودم تمام دنیای منی یا نه؟
گفته بودم بی تو چوب حراج به شعرهایم خواهم زد؟
گفته بودم که دلتنگیه چشمهایت مرا خواهد کشت؟
فرفی نمی کند
کجای زمان ایستاده باشی
عاشق که می شوی
یا دلهره ی بودن ها
یا دلشوره ی نیامدن ها
یا دلخریه نماندن ها
یا دلتنگیه نیامدن ها
عاشقترت می کند ....
من این دلهره ها و دلشوره ها
دلخوری ها و دلتنگی ها را
بی هیچ چشمداشتی
دوست دارم.....
ساعتها را بگو
تا همیشه تکرار شوند
می خواهم همین جای زمان بایستم ................./


کوتاه شود



دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همیشه که نه ؛
گاهی آدمی دلش برای فاصله‌ها هم تنگ می‌شود ..
فاصله‌ چشم‌ها تا لب
فاصله‌ خنده تا خنده‌ای دیگر
و هر فاصله‌ ای که شبیه دلتنگی
حس نیست شدن چیزی را می‌ دهد , که هنوز هست ..




دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 20:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از مزایای پسر بودن اینه که هرچقد دلت خواس میتونی گریه کنی

آخرش دستتو محکم بمالی به چشمت، هیچچچچی نمیشه!

نه ریمیلت پخش میشه نه سایه ات بهم میریزه ....!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 19:50
+2
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
@....


چشمانم را می بندم



نقابت را بردار




بگذار صورتت هوایی بخورد

دیدگاه  •   •   •  1392/08/1 - 18:41
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ