یافتن پست: #کار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
جوری که هر کجا نشسته ای … هر جا که می روی ….
در هر کاری که میکنی … “خــــــــودت ” حضور داشته باشد ،
یــــک حضــــــــــور بـــی ماننـــد …
اما خالــــــی از تکبــــر ، حسادت ، ریــــــا …
باور کن تا عاشق خودت نباشی ….
عاشق هیچ کس نمیتوانی بشوی ….
و هیچ کس هم ..(!)… عاشقت نمیشود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 14:40

کارم از یــکی بود یکی نبــود گذشتــه است …


 


من در اوج قصه گـــم شدم …


 


عشق یعنی :


 


یکی ” بــود ” یکی ” نابــــود



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 11:54
+5
behzadsadeghi
behzadsadeghi
الان داشتم با Selena Gomez چت میکردم باورتون نمیشه اما فارسی رو دست و پا شکسته بلد بود...! فقط نمیدونم کارت شارِژ ایرانسل به چه دردش میخورد..?!! :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 01:35
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

میگم خداحافظ


که تو چشم تَر کنی و بگـــی :



کجــا ؟ مگه دست خودته این اومدن و رفتن ؟



که سفت بغلم کنی و بــگی :



هیچ رفتــنی تو کار نیست



همین جـا ” به دلت اشاره کنی” جاته تا همیشه.



آخر سرش محکم بگی : شیر فهم شد ؟؟!



و من ، دل ضعفه بگیرم از این همه عاشقانه های محکمت!



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:23
+2
*elnaz* *
*elnaz* *

به آدمها توجه نکن و راهت را برو اینان همگی نقاب به صورت زده اند



کارشان بازی دادن است.



پس با دوستت دارمهای تصنعی شان رام نشو……



مگر نمی شنوی راهت را برو !



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﯾﮏ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ:
" ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ."
ﺣﺎﻻ ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻨﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍﺕ ﻧﻤﯿﺪﻡ.
. . . ﺍﻵﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭﺗﻦ ﻟﯿﻨﺎ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﯼ، ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻮﺏ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭘﺴﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﻡ
:D :D :))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ":ﻻﯾﮏ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭﻥ" ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﺍﻭﻧﻮ
ﺧﺪﺍ ﺯﺩﻩ
ﻣﺸﮑﻞ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ پست ﺭﻭ ﻓﺮﺩﺍ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﻻﯾﮏ ﻣﯿﺰﻧﻪ|:
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:02
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می دونی چرا آدم وقتی بزرگ میشه , با خودکار می نویسه ؟
. . . . . . . برا اینه که یاد بگیره هر اشتباهی پاک شدنی نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 22:25
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خشاخش برگهای زرد صدای پاییز بود و آغاز بستن پنجره ها
کوچه تنها می شد با سوتهای بی وقت عشق و تدارکی ازلی در کار بود
تا حادثه ی عشق در برخوردی ساده میان بادهای گیج پاییزی چشمان ما را تر کند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:46
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
مطلب زیر موضوع جالبی است، مثل پیدا کردن گردو و نارگیل زیر درخت چنار

بخونید و لذت ببرید به افتخار ایران و ایرانی

تا به حال به این اندیشیده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد اینکه بستنی ، این لیسیدنی پرطرفدار، در کجا و توسط چه کسی ساخته شد هیچ حرفی به میان نیومده ؟

جواب این سوال در کتاب `مردم دوران مشروطه` در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجوده که افتخار دیگری هست برای ما ایرانیان

مابقی در دیدگاه

داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش، پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یکی از مشتریان غالبا دائمی کریم ،کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این رو در روئی هر روزه کارمندان با کریم، رابطه صمیمانه ای بین اونها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت ،کریم برای جلب بیشتر مشتری اقدام به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخمه مرغ و گلاب و شیره ملایر اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت

مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) Bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند

در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :We name it after youاسم محصول را به احترام کریم، آیس کریم گذاشتمیرزا حسن‌خان مستوفی , مستوفی‌الممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی از کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به آمریکا مهاجرت کرد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:35
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ