من دل به غم تو بسته دارم ای دوست
درد تو به جان خسته دارم ای دوست
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
من نیز دلی شکسته دارم ای دوست
راه تو به هر قدم که پویند خوش است
وصل تو به هر سبب که جویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکوست
نام تو به هر زبان که گویند خوش است
مجنون و پریشان تو ام دستم گیر
چون دانی کز آن تو ام دستم گیر
هر بی سر و پایی دستگیری دارد
من بی سرو سامان تو ام دستم گیر
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دوجهانم بستان
با هر چه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا، دادا
ورنه من و عشق هر چه بادا بادا
عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هر دل که نه عاشق است رد خواهد بود
ای روی تو مهر عالم آرای همه
وصل تو شب و روز تمنای همه
گر بادگران به زمنی وای به من گر با همه کس همچو منی وای همه
شب را سپری می کنم تا در گذر لحظه هایم،
نگاهم بر زیبایی نگاهت خیره گردد و من باشم و چشمان تو و اشتیاق عشق
...........
از حصار افکار پریشانم می گریزم و می روم،
تا به روزی که دستهایمان به هم آغوشی هم برسند
تا به روزی که به بها و بهانه عشق،
تنمان کنار هم آرام گیرند.
...........
می روم تا در پی من گامهایم،
آرزوی با تو بودن را به تصویر بکشند
خاله معنای لغوی: خواهر مادر معنای استعاره ای: هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد. نقش سمبلیک: یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد. غذای مورد علاقه: آش کشک. ضرب المثل: خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود. زیر شاخه ها: شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید. مشاغل کاذب: خاله زنک بازی، خاله خانباجی. چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسکه. داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است.