یافتن پست: #کار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بعضیام باید گفت:

عزیزم…

از دستت هر کاری بر میومد انجام دادی….

حالا نوبت پاهاته…

گور تو گم کن…!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 14:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از خز ترین حرکات بعد از کات کردن دوست پسر دخترا اینکه به هم اس ام اس اشتباهی میدن برای تحریک طرف...
نکنید این کارو خب خعلی ضایست
دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 12:45
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این کتک هایی که دهه شصتی ها تو مدرسه خوردن،
اعضای القاعده تو زندان گوانتانامو نخوردن!!

خط کش!
سیلی!
تَرکه
شیلنگ..
خودکار لای انگشت !!!

آدم یاد فیلم اره میوفته :|
دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 12:42
+2
saman
saman



هنوز بدرود نگفته‌ای، دلم برایت تنگ شده است
چه بر من خواهد گذشت
اگر زمانی از من دور باشی
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم‌هایت
و دلتنگی…


[جبران خلیل جبران]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 11:32
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
یه وقتایی لازمه یکی “کنارت” باشه ...

کاری نکنه و حرفی نزنه ها 

فقط باشه 
دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 03:20
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
ﺁﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻦ
ﺑﺸﯽ:
.
.
.
.

.
.
..
.
.
. ﻫﯿﭽﯽ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺗﺖﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟
ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﺪﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ؟ﮐﺼﺎﻓﻂ:d
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 18:48
+7
saman
saman

درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن


سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن


اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،


تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن



به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من


بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن
 


شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را


به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن




شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...


اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن




لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم


تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن



(ع. بدیع)

آخرین ویرایش توسط saman در [1392/05/16 - 17:56]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 17:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باید جای من باشی تا حس کنی چقد سخته عشقت بلرزه صداش
ببینی چطور حاضری جونتو بدی تا یه رویا بسازی براش
من از دلخوشی های این زندگی مگه چی بجز حقمو خواستم
یه دنیا زمین خوردم از بچگی که یکجا رو پای خودم واستم
تو میتونی مرهم بسازی از عشق که زخما زخمای کاری نشن
یه چیزی باید باشه تو زندگی که حرفای خوبت شـُعاری نشن
تو این روزگار عجیب و غریب ... تو با عشق موندی کنارم هنوز
ازم هیچ چیزی نمیخوای چون ... چقد بشنوی ندارم هنوز
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 17:05
+4
saman
saman




هنوز بدرود نگفته‌ای، دلم برایت تنگ شده است
چه بر من خواهد گذشت
اگر زمانی از من دور باشی
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم‌هایت
و دلتنگی…


[جبران خلیل جبران]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 15:15
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هرکسی را بهر کاری ساختند...،
.
.
.
.
.
.
.
ما رو هم همینجوری جاست فور فان!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 15:05
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ