مرحله اول :
مرحله دوم :
مرحله سوم :
و مرحله آخر :
دکمه Ctrl + F5 بزنید تا مشکل برطرف شود...
ادیتور باید به این شکل برای شما ظاهر شود :
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق تقصیر چشمای تو بود ، وگرنه ما کجا و عشق ؟ سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم
ای عشق جوانه کن بهار استهر شاخ کهن جوانه دار استشد غرق شکوفه سیب و دل نیزحوای همیشه بیقرار استسر سبزی نیم لحظه منسبزینه هفت سبزه زار استای عشق شکفتنم بیاموزدل غنچه باغ انتظار استبیهوده مگوی کیست معشوقاو چشم و چراغ روزگار استشهر تن و شهر جان ما را بسپار به او که شهریار استتا دیده بر او فتاد کاین کیستدل گفت که یار یار یار استای عشق بدین مجال کوتاهزین بیش مرا چه اعتبار استبرخیز و کمند خود رها کندریاب که آخرین شکار استای عشق بسوز هستیم رابا یک نگهش که شعله وار استخاکستر من به راه او ریزبر گوی که بر منش گذار استبر گو که به دولت قدمهاتاز منت هر چه هست وارست
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هرسو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس
یکی قلبی بیارایدتو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که می آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین
که هر دیگی که میجوشد درون چیز دیگری دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
بنال ای بلبل مستان ازیرا ناله مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
پرستو ها چرا پرواز کردید جدایی را شما آغاز کردید
خوشا آنانکه دلداری ندارند به عشقو عاشقی کاری ندارند
خداحافظ برای تو رهایی برای من فقط درد جدایی
خداحافظ برای تو چه آسان ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان