benyamin
سلام
چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم
آحه آتیش کم داریم آتیش پاره
علـــــــــــــــــی
نخند!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب. m
benyamin
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان
آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم زردی خاطرات بد را به آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم .......
علـــــــــــــــــی
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه
میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش،
اما بچه اش خجالت میکشه
به دوستاش بگه که این پدرمه ...
علـــــــــــــــــی
به سلامتی* اون بچه*ای که شیمی* درمانی کرده همه ی موهاش ریخته
به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟
باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری ...
ronak
پای تو نشستم ببین که آخرش چی شد
آرزوهای قشنگم واسه تو سهم کی شد
دلموشکستی و رفتی پی کار خـودت
اینا تقصیر توئه اون دل ِ بیمار خودت
دل ِ بیمار خودت….
خیلی دلم ازت پره..بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه دل از دل ِ تو میبـره
قلبـمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم پاشو برو تـو آزادی
خیلی دلم ازت پره..بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه دل از دل ِ تو میبـــره
قلبمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم پاشو برو تــــو آزادی
میدونستم مزه ی عشقم دلتو میزنه
دل تو یه تیکه سنگه خب محاله بشکنه
تو رو دست کم گرفتــم که این شد آخرش
هنوزم خاطرت اینجاست بیابردار ببرش
بیا بردار ببرش….
خیلی دلم ازت پره..بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه دل از دل ِ تو میـــبره
قلبمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم پاشو برو تو آزادی
*elnaz* *
تو اتوبان داشتم با ۱۶۰ تا سرعت میرفتم ، کنترل نامحسوس ناغافل خفتم کرد ، زدم کنار، طرف گفت : کارت ماشین گواهینامه ، مدارک رو بش دادم گفت : این گواهینامته ؟ گفتم پَ نه پَ این علامت مخصوص حاکم بزرگ می تی کمانه ،احترام هم نمیخواد بذاری، فقط جانه هرکی دوست داری مارو بیخیال شو ! یه لبخنده ناجوری زد گفت : این که اعتبارش تموم شده ، تمدیش نکردی ، نه ؟ گفتم چی ؟ گواهی نامه رو میگی ؟ گفت پَ نه پَ علامت مخصوص حاکم بزرگو میگم ، حاکم بزرگ پاشو مهر نکرده ! جناب سروان بشینید کناره آقای می تی کمان ، ماشین رو ببرید پارکینگ !