یافتن پست: #کش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺍﺻﻦ ﺯﻥ ﺁﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ

ﻣﻮﻫﺎﺵ ﺍﻭﯾﺰﻭﻥ ﺑﺎﺷﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ،

ﺑﺮﯼ ﭼﻨﮕﺒﻨﺪﺍﺯﯼ ﻻﻣﻮﻫﺎﺵ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﮑﺸﯽ ﻋﻘﺐ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻮﺳﺶ ﮐﻨﯽ ..

ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﮐﻔﯽ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺖ !

ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﮐﻠﻪ ﺑﺰﻧﯽ ﺗﻮ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺍﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺑﮑﻮﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻼﺟﺖ

ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺸﻘﺎﺑﻬﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ ﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯽ !!!

ﺑﻌﺪﺷﻢ ﻃﻼﻕ .

ﺗﻤﺎﻡ .

ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻗﺮﺻﺎﻣﻮ ﺑﺨﻮﺭﻡ :|
دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 19:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چند راه حل برای درآوردن لج آقاپسرهای عزیز!!
توی خیابون با احترام ازیه آقا پسر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید ♣
. پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه پسر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق
توی اتوبان جلوی ماشین یه آقا پسر با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید. ♣
دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید. توی جمع پسرای فامیل وقتی همشون ♣
. توی یه رستوران که چند تا پسر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید ♣
توی یه بوتیک که فروشندش پسره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید خوشتون نیومدو برید. ♣
توی جشن تولد یکی از پسرا فامیل تا اومد شمع هارو فوت کنه همه رو خاموش کنید. ♣
. اگه یه پسر یه جا یه جک تعریف کرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود♣
. اشتباهات لغوی پسرا رو موقع صحبت کردن تکرار کنید و بخندید♣
. تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه پسرا شاخ بذاریید ♣
. عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف پسر مورد نظرتون♣
روزهای بارونی تا یه پسر دیدید و یه چاله پرآب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکن . ♣
اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای اقا پسر مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید. ♣
تو دانشگاه از پسر مورد نظر یه جزوه 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردیدبهش برگردونید. ♣
. چاق بودن و بی ریخت بودن پسر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید♣
به پسری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده. ♣
.تکون بدید و بذارید خودش سرش رو باز کنه شیشه نوشابه پسر مورد نظر رو حسابی ♣
. زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه پسر با صدای بلند بزنید زیر خنده ♣
. به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه از یه پسر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن♣

موفق باشین دخی های عزیز
دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 19:20
-1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﻣﻠﺖ ﺑﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮﻥ ﻣﯿﺮﻥ ﺷﻤﺎﻝ ﻫﯽ ﻣﺎﭺ ﻭ
ﻣوﭺ ﺑﺎﺯﯼ . . .
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﻫﯽ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺨﺮﻩ ﻫﯽ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﺕ
ﻣﯿﮑﺸﻢ . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
ﯾﻬﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ . . .
ﺁﺧﺮﺵ ﺑﺎﻧﮏ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺍﺻﻦ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ
ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﮑﭗ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 13:50
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دیشب اومدم خودکشی کنم رفتم از سوپر سر کوچمون تیغ خریدم


رفتم نشستم تو حموم، وقتی که اومدم تیغ رو بکشم رو رگم


.
.
.
.
.
.
.



.
یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم


اینقدر اعصابم خورد شد که هیچی دیگه، خودکشی نکردم :|


دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 13:15
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد- سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.



نتیجه اخلاقی: اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود. و دوم اینکه چیزی که شما آنرا بی ارزش می دانید، بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است. سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است. پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهم تر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم


دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 12:08
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاغا چشتون روز بد نبینه یه روز این دهه هشتادیمون نشسته بود رو زمین رفتم دراز کشیدم پیشش گفتم چیکار میکنی جوجو نقاشی میکشی؟
در یک لحظه چنان قیافش شبیه مربی تیم ملی والیبال برزیل شد که من خودمو خیس کردم!
بعد داد کشید سرم گف بیشعور خودتو بکش کنار دارم رو طراحی پرس پکتیوم کار میکنم اینجا نقطه ی گریزمه!!!
والا ما بچه بودیم فقط یه نقطه گریز داشتیم اونم نقطه گریز از دست ناظم مدرسه بود! والا...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 21:27
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

بعد از سال ها دخترک کبریت فروش را دیدم!


بزرگو زیبا شده بود....


به او گفتم:کبریت هایت کو؟؟



میخواهم این سرزمین را به آتش بکشم!


خنده ی تلخی کرد و گفت:کبریت هایم را نخریدند...


سالهاست که خودم را میفروشم!


دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 20:24
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ...
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من ....
خوب ِ من ، هنرٍِِ عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،



باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،


اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،


به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،


حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به زمستانی که رفت ،
بهاری که دارد تمام می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد;-)


دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 19:26
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ته چین لوبیاسبز

زمان تهیه: 10 دقیقه
زمان پخت: 15 دقیقه

مواد لازم برای 4 نفر :
برنج 3 لیوان
سینه مرغ پخته 300 گرم
تخم مرغ 4 عدد
ماست کم چرب یک لیوان
لوبیا سبز 1.5 لیوان
مرزه و ترخون یک لیوان
پیاز متوسط یک عدد
روغن کانولا 3 قاشق غذاخوری
زرشک یک لیوان
زعفران دم کرده به میزان لازم
نمک، فلفل سیاه و زردچوبه به میزان لازم

طرز تهیه :
1. لوبیا سبز را بشویید، خشک و سپس خرد کنید.
2. در تابه متوسطی، پیاز را در دو قاشق غذاخوری روغن زیتون تفت دهید تا سبک شوند. سپس لوبیا سبز را اضافه کنید.
3. سینه‌های مرغ پخته شده را ریش‌ریش کنید و به تابه بیفزایید. دو دقیقه تفت دهید. سپس زرشک را بیفزایید و 5 دقیقه دیگر تفت دهید. در این مرحله نمک، زردچوبه و فلفل سیاه را اضافه کنید. چند دقیقه هم بزنید و سپس تابه را از روی حرارت بردارید.
4. یک قابلمه متوسط را تا نیمه از آب پرکنید و روی شعله زیاد بگذارید تا بجوشد. برنج را که از دو ساعت پیش خیس کرده اید، درون اب جوش بریزید. پس از اینکه کمی نرم شد، آن را آبکش کنید.
5. برنج را درون کاسه بزرگی بریزید. ماست، تخم‌مرغ و زعفران را اضافه کنید و هم بزنید.
6. یک تابه بزرگ و نچسب که در هم داشته باشد انتخاب کنید. یک قاشق غذاخوری روغن بریزید و نصف برنج را اضافه کنید. سپس مایه گوشت و لوبیا را پهن کنید و دوباره بقیه برنج را بیفزایید. سپس تابه را روی حرارت ملایم قرار دهید تا پخته شود.
7. می‌توانید این غذا را هم در فر هم تهیه کنید. در فر باید با کاغذ آلومینیوم روی غذا را بپوشانید و چند سوراخ در آن ایجاد کنید. در ضمن، ظرف غذا با کف فر فاصله داشته باشد و از حرارت دوطرفه استفاده نشود.
8. برای خوش‌طعم‌تر شدن ته‌چین به آن کمی گلاب اضافه کنید تا عطر منحصر به‌ فردی پیدا کند.
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 19:07
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



طرز تهیه تهیه کباب چنجه

کباب ها از محبوب ترین غذاهای ایرانی هستند که شهرت جهانی هم دارند. کباب چنجه که با گوشت فیله گوسفندی آماده می شود، هم نوعی از کباب های ایرانی است که تهیه آن سختی های خاص خودش را دارد.
مواد لازم برای تهیه کباب چنجه به صورت زیر است:
یک کیلو گرم گوشت ران یا فیله گوسفند و مقداری دنبه گوسفند
۲ عدد پیاز
۲ تا ۳ عدد لیمو بستگی به اندازه لیموها دارد
نمک و فلفل سیاه به اندازه کافی
۲ تا ۳ قاشق سوپ خوری روغن زیتون
طرز تهیه کباب چنجه:
گوشت را در اندازه هایی به قطر ۲ سانتی متر تکه تکه کرده و سعی کنید قطعات به یک اندازه باشند تا برای کباب کردن همزمان و یکسان کباب شوند.
پیاز را با رنده ریز رنده کنید و داخل ماست بریزید. آب لیموها را بگیرید و با نمک و فلفل و روغن زیتون خوب مخلوط کنید. گوشت را در این مخلوط پیاز و ماست و روغن زیتون و بقیه موادی که درست کرده اید بریزید و خوب بهم بزنید. سر ظرف را ببندید و آن را در یخچال برای چند ساعتی نگهداری کنید تا گوشت بخوبی ترد و نرم شود.
بعد از آن، گوشت ها آماده برای به سیخ کشیدن هستند. ابتدا با پشت کارد کمی روی آن بکوبید و بعد آن ها را سیخ زنید. بعد از گذاشتن هر چند تکه گوشت در سیخ، می توانید مقداری دنبه هم در سیخ بگذارید، زیرا دنبه از سوختن کباب جلوگیری می کند.
حرارت زغال ها باید ملایم باشد تا کباب ما خشک نشود. سیخهای کباب را بر روی آتش زغال کباب بگیرید و سعی کنید سیخ ها را چند بار بچرخانید تا گوشت ها خشک نشوند. حتما قبل از اینکه گوشت خشک شود آنرا از روی آتش بردارید کباب نباید خشک باشد. فراموش نکنید که گوشتی را که در آب لیمو پیاز خوابانده اید نرم و ترد است و نیازی به کباب کردن طولانی ندارد.
کباب را می توانید همراه گوجه فرنگی کباب شده و فلفل سبز کباب شده به همراه پلو یا نان نوش جان کنید.
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 18:53
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ