یافتن پست: #کم

roya
roya

وقتی کسی با شما مانند یک گزینه رفتار میکند


با خارج کردن خود از معادله به او کمک کنید تا انتخاب هایش را محدود کند


به همین سادگی


63dbe898e781ec685e877db205c7bd01.jpg


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 16:17
+5
roya
roya

گفتند عينک سياهت را بردار...


دنيا پر از زيبايست!!!


عينکم را برداشتم...

وحشت کردم از هياهوي رنگها...


آدمها هزار رنگ ميشوند...


عينکم را بدهيد...


ميخواهم به دنياي يک رنگم پناه ببرم...!!!

 


455048_l3gco0xp.jpg


 


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 16:14
+4
roya
roya
دلم یک غریبه می خواهد
بیاید بنشیند فقط سکوت کند
من هـی حرف بزنم
...
و بزنم و بزنم
تا کمی کم شود از این همه بار
بعد بلند شود و برود
نه نصیحتی نه.....
انگار نه انگار!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 16:06
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اون وقتا که داداش کوچیکم 5 سالش بود بهش یاد داده بودم

هر وقت جیش داره به جای اینکه بگه جیش دارم بگه میخوام بخونم

.

.

.

.

.

.

یه شب داییم خونمون بود شب که همه خواب بودن داداشم به داییم گفت دایی بیدار شو میخوام بخونم

دایی هم که نمیدوست جریان چیه گفت باشه عزیزم فقط اروم تو گوشم بخون که کسی نفهمه!!

دیگه خودتون بقیشو حدس بزنید :))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 20:49
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نیم ساعته می خوام برم دسشویی اما بابام تو پذیرایی کمین کرده یکی رد بشه گیرش بیاره تحلیلشو درباره ی سوریه بگه :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 20:14
+3
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii

 حاصلضرب توان در ادعا مقداری ثابت است !

هرچه توان انسان کمتر باشد ادعای او بیشتر است!

و هرچه توان انسان بیشتر شود ادعایش کمتر میگردد.......


دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 17:33
+2
sajad258
sajad258
در آغوش که سر کردی
در آن شبها که یارت بود
که چشمم تا سپیده دم
به دل در انتظارت بود
به تو عمری وفا کردم
دریغا بی وفا بودی
چه شبها بی تو سر کردم
تو آن شبها کجا بودی؟
دلم را بردی و رفتی
برو عاشق مرا کم نیست
تو شمع بزم اغیاری
دلم در تاب این غم نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 15:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شاعر میگه :
باز من و کاشتی رفتی‌، تنها گذاشتی‌ رفتی‌،
دروغ نگم به جز من یکی‌ دیگه داشتی رفتی‌...

سادست بنده خدا؛ اگه یکی‌ دیگه بود که تقسیم اراضی‌ میکرد به توهم میرسید...
کم کمش ۳تا دیگه بوده که جا نبوده دیگه
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 15:26
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پشت این شیشه که دنیای مرا به همین عادت و تکرار تنزل داده ست  
بی کرانی ست پر از تجربه های تازه کاش
فریاد کمک خواهی این ماهی تنگ میتوانست از این شیشه فراتر برود

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 21:07
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
چقدر کم داره چشمه اگه بارون نباشه،
اگه پای چشممه این بیدهای مجنون نباشه
بید مجنونم که باشه به چه دردی می خوره
اگه یه پرنده روی شاخه ها مهمون نباشه

ماه و صحرا و ستاره، نقره بارون پرنده،
اگه مهتابی نباشه پای چشمه کی می خنده
اگه دست مهربون شاخه های گل نباشه
دیگه بارون به تمنای زمین دل نمی بنده
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 21:05
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ