یافتن پست: #کم

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
از فتحِ دوزخ آمدم، با گردبادی زین شده
با یک بغل رازِ مَگو، از گربه‌یی نفرین شده
خسته از انکارِ چراغ، از سُجده کردن بر سَراب
تاریکِ تاریکم ! تو بَر این شامِ بی‌روزن بتاب
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 16:56
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پاستای آلا نرما

مواد لازم:
پاستای تورتلیونی Tortiglioni 450 گرم
روغن زیتون 3 قاشق غذاخوری
پیاز ریز خرد‌شده نصف یک پیاز
سیر ریز خرد‌شده 3 حبه
گوجه‌فرنگی ساتوری‌شده 800 گرم
ریحان ساتوری‌شده ¼ پیمانه
بادنجان خرد‌شده 3 عدد کوچک
روغن برای سرخ کردن
نمک و فلفل سیاه به میزان لازم
فلفل قرمز به میزان لازم
پنیر فیلا فیلای رنده‌شده 60 گرم
ریحان تازه برای تزئین
طرز تهیه:
در یک تابۀ مناسب، 3 قاشق غذاخوری روغن می‌ریزیم و آن را روی حرارت می‌گذاریم تا گرم شود. سپس پیازها را داخل آن کمی تفت می دهیم تا نرم شوند. سپس سیر و فلفل قرمز را اضافه می‌کنیم و باز هم کمی تفت می‌دهیم. سپس گوجه‌فرنگی خرد‌شده، ریحان، نمک و فلفل را به سس اضافه می‌کنیم و 15 دقیقه سس را روی حرارت می‌گذاریم تا بپزد و جا بیفتد.
پاستا را در آب در حال جوشیدن می‌ریزیم و قدری نمک اضافه می‌کنیم تا کاملاً نرم شده و بپزند. در این حین، بادنجان‌های خرد شده را داخل ¼ پیمانه روغن سرخ می‌کنیم تا طلائی رنگ و نرم شوند. پس از اینکه بادنجان‌ها سرخ شدند، آنها را روی پارچه روغن گیر می‌گذاریم تا روغن‌های اضافۀ آن گرفته شود. سپس بادنجان‌ها را به سس اضافه می‌کنیم.
وقتی که پاستا کاملاً نرم شد و پخت، آن را آبکش می‌کنیم. پاستا را در یک تابه می‌ریزیم و نیمی از سس آماده شده را روی آن می‌ریزیم. سپس آن را روی حرارت می‌گذاریم و آنها را کاملاً مخلوط می‌کنیم.
پس از اینکه مخلوط داغ شد، آن را در 4 بشقاب می‌کشیم و باقیماندۀ سس را روی آنها می‌ریزیم. کمی پنیر روی هر بشقاب رنده می‌کنیم و روی آنها را با برگ ریحان تزئین کرده و سرو می‌کنیم.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 16:54
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







طرز تهیه کوکوی عدس، غذایی گیاهی و رژیمی

مواد لازم :
عدس نصف لیوان
فلفل دلمه ای یک نصفه
پیاز ۱ عدد
تخم مرغ ۲ عدد متوسط
پنیر صبحانه ۵۰ گرم
پودر آویشن ۱ قاشق چایخوری
فلفل٬ نمک و زردچوبه به مقدار لازم
روغن کانولا برای سرخ کردن

طرز تهیه :
- عدس رو سه چهار ساعت یا بیشتر خیس می کنیم.
سپس عدس را با کمی آب تا اندازه ای که روی عدس بیاید و کمی روغن می گذاریم بپزد. اواخر پخت هم نمک اضافه می کنیم.
- عدس را با گوشت کوب کمی له می کنیم. و منتظر می مانیم کمی سرد بشود.
- پیاز را رنده می کنیم.
- عدس ، پیاز رنده شده، تخم مرغ ها ، فلفل دلمه ای ریز خرد شده ، پنیر ریز خرد شده و ادویه ها مخلوط می کنیم.
- کمی روغن داخل تابه نچسب می ریزیم .
- بعد از اینکه روغن داغ شد با قاشق از مواد آماده شده کو کو می ریزیم داخل روغن. در تابه را می گذاریم.
- وقتی کوکو خودش را گرفت و یک طرفش سرخ شد بر می گردانیم آن طرفش هم سرخ شود.

کالری کل غذا: ۶۰۰کیلوکالری- هر دونه کوکو تقریبا" ۶۰ تا. می شه گفت غذا رژیمی و البته سلامت محوره






دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 16:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد بآس وقتی از دست خانومش عصبانی میشه..
فریاد بزنه بعد کمربندش رو در بیاره
بره سمت خانومش ، کمربند رو بندازه دور کمرش و
با چشم غره بهش بگه:
بوس یا گاز؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 15:25
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شعر مازیار فلاحی میگه :

بذار عود روشن کنم یکم هوا عوض بشه
شاید آروم بگیرم ، حس بکنم که وقتشه

می تونی چند دقیقه ،نگاه تو چشمام بکنی
حواست به من باشه ، هر کاری می خوام بکنی !

یکمی حالم بده ، قلبم داره تند میزنه !
بذار نورو کم کنم ، اینجا زیادی روشنه ... !!

من ذهنم منحرفه یا شما هم همون تصویری که من میسازم در نظرتون میاد
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 15:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اصطلاحات مازندرانی
== == == == ==
یک پَلی کَت
yak pali kat
به آدم یک دنده، لجباز و خودرأی گفته می شود.
_______________________
گت آغوزِ بی دِله
gate aghoze bidele
به آدمی که جثه بزرگ دارد ولی کاری از دستش بر نمی آید گفته می شود.
_______________________
بی نِمک ِ سگ
bi namake sag
به آدم بی نمک و قدر نشناس گفته می شود.
_______________________
وِشیل
veshil
به آدم لوس و بی مزه گفته می شود(به میوه پلاسیده شده هم گفته می شود).
_______________________
شِرتی پِرتی
sherti perti
به آدم بی نظم گفته میشود.
_______________________
امسالِ میچکا
amsale michka
به آدم کم تجربه گفته می شود.
_______________________
بامشی بَلِشت
bamshi baleshte
به آدمی که صورتش(لب و دهان) کثیف باشد گفته می شود.
_______________________
مسّک
massek
به آدمی سمج که دائم پا پیج دیگران میشود گفته می شود.
_______________________
کورِ بامِشی
kore bamshi
به آدم بی نمک و قدر نشناس گفته می شود.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 19:20
+4
عباس
عباس
شعری زيبا از وحشی بافقی

اي گل تازه كه بويي زوفا نيسـت تــو راخبـر از سرزنـش خـار جـفا نيسـت تــو رارحم بر بلبـل بي برگ نوا نيسـت تــو راالتفاتــي به اسيـران بـلا نيسـت تــو راما اسير غم و اصـلا غم ما نيسـت تــو رابا اسير غم خود رحـم چـرا نيسـت تــو را

فارغ از عاشــق غمنـاك نمي بايـد بــود

جان من اين همـه بي بـاك نمي بايـد بـود

همچو گل چند به روي همه خنــدان باشــيهمره غيـر بـه گـل گشت گلستـان باشــيهر زمـان با دگري دست به گريبان باشــيزان بينديـش كـه از كـرده پشيمـان باشــيجمــع با جمــع نباشـنـد و پريشـان باشــييـاد حيـرانــي ما آري و حيـران باشــي

مـا نباشيــم كه باشد كه جفاي تو كشــد

به جفا سـازد و صـد جـور براي تـو كشــد

شـب به كاشانــه اغيار نمي بـايد بــودغيــر را شمــع شـب تــار نمي بايد بـودهمه جا با همه كس يـار نمي بـايد بــوديــار اغیار دل آزار نمي بايد بـودتشنـــه خـون مــن زار نمي بـايد بــودتا به اين مرتبه خونخـوار نمي بايد بـود

من اگر كشتـه شـوم باعث بد نامي توســت

موجــب شهـرت بي باكـي و خود كامـي توست

ديگـري جز تو مرا اين همـه آزار نكــردآنچه كردي تو به من هيـچ ستمكـار نكــردهيچ سنگيـن دل بيدادگــر اين كار نكـرداين ستم ها ديگـري با مـن بيمـار نكــرد

گـر از آزردن من هســت غرض مــردن مــن

مـــردم آزار مكـــش از پـي آزردن مـــن

جان من سنگ دلي دل به تو دادن غلـط استبر سر راه تو چـون خـاك فتـادن غلـط استچشم اميــد به روي تو گشــادن غلـط استروي پر گــرد به راه تو نهـادن غلـط استرفتــن اولاسـت زكـوي تو فتادن غلـط استجـان شيريــن به وفـاي تو دادن غلـط است

تو نه آنـي كه غــم عاشــق زارت باشــم

چـون شود خـاك بر آن خـاك غبارت باشم

مدتي هسـت كه حيرانـم و تدبيـري نيســتعاشـق بي سر و سامانــم و تدبيــري نيستاز غمت سر به گريبانم و تدبيـري نيســتخون دل رفتـه زدامانــم و تدبيــري نيستاز جفاي تو بدينسانـم و تدبيـري نيســتچـه توان كـرد پشيمانـم و تدبيــري نيست

شرح درماندگـي خـود به كه تقريــر كنـم

عاجـزم چــاره من چيست چـه تدبيــر کنم

نخـل نوخيــز گلستـان جهان بسيــار استگل اين باغ بسي سرو روان بسيـــار استجان من همچو تو غارتگر جان بسيــار استتـرك زريـــن کمر مــوي ميــان بسيـــار استبا لب همچـو شكـر تنگ دهان بسيــار استنه كه غيرازتو جوان نيست جوان بسيار است

ديگـري اين همه بيـداد به عاشـق نكنــد

قصـــد آزردن يـاران مـوافـــق نـكنـــد

مدتي شـد كــه در آزارم و مي دانــي توبه كمنــد تـو گـرفتـارم و مي دانــي تواز غم عشـق تــو بيمارم و مي دانــي توداغ عشق تو به جـان دارم و مي دانــي توخـون دل از مژه مي بارم و مي دانــي تواز بـراي تـو چنيـن زارم و مي دانــي تو

از زبــان تـو حـديثــي نشنـودم هرگــز

از تــو شرمنــده يك حـرف نبـودم هرگــز

مكـن آن نـو ع كـه آزرده شــوم از خويــتدسـت بـر دل نهــم و پا بكشـم از كويــتگوشه اي گيــرم و من بعد نيايـم من سويــتنكنـــم بــار دگــر يـاد قد دل جويــتديــده پـوشــم زتمـاشــاي رخ نيكويــتسخنـي گويــم و شرمنـده شــوم از رويــت

بشنو پند و مكـن قصــد دل آزرده خويــش

ورنه بسيار پشيمـان شوي از كـرده خويــش

چند صبــح آيـم از خــاك درت شــام روماز سـر كـوي تو خـود كـام به نـاكـــام رومصـد دعــا گـويـم آزرده به دشنــام روماز پي ات آيـم و بــا مـن نشــوي رام رومدور دور از تـو من تيـره سرانجــام رومنبود زهـره كه همـراه تـو يـك گــام روم

كس چرا اين همه سنگين دل بد خـو باشــدجان مـن ايـن روشی نيسـت كه نيكـو باشــد

از چه با من نشوي يـار چـه مي پرهيــزييـار شــو بـا من بيمـار چـه مي پرهيـزيچيسـت مانــع زمـن زار چـه مي پرهيــزيبگشــاي لــعل شكـر بـار چـه مي پرهيـزيحرف زن اي بت خونخـوار چـه مي پرهيــزينه حديثــي كنـي از يـار چـه مي پرهيـزي

كه تـو را گفـت به ارباب وفا حـرف نـزن

چين بر ابرو زن و يك بار به ما حرف نـزن

درد مــن كشتــه شمشيــر بلا مي دانـــدســوز مـن سـوختـــه داغ جفـا مي دانــدمسكنــم ساكــن صحــراي فنا مي دانـــدهمــه كس حـال من بي سر و پـا مي دانــدپاك بـازم همه كس طور مرا مي دانـــدعاشقـي همچـو نیست خـدا مي دانــد

چاره من كـن مگــزار كه بيچــاره شــوم

سـر خـود گيـرم از كـوي تـو آواره شــوم

از سر كـوي تو با ديـــده تر خواهم رفتچهـره آلـوده به خوناب جگـر خواهـم رفـتتا نظر مي كني از پيش نظـــر خواهم رفتگـر نرفتـم زدرت شــام سحـر خواهـم رفـتنه كه اين بار چو هر بار دگر خواهم رفتنيسـت بـاز آمدنـم باز اگـر خواهـم رفـت

چنــد در كـوي تو با خـاك برابـر باشـم

چنــد پامـال جفــاي تـو ستمگــر باشــم

چند پيش تو به قدر از هـمه كمتــر باشـماز تو چند همي بـت بد كيـش مكـدر باشــممي روم مي روم تا به سجود بت ديگر باشـمباز اگر سجـده كنـم پيش تو كافـر باشــم

خود بگو كز تو كشـم ناز تغافل تا كــي

طاقتـم نيسـت از ايـن بيـش تحمـل تا كـي

بنده دامــن نسريــن تو را بنـده شــومابتــداي خــط مشكيـن تو را بنـده شــومچين بر ابرو زن كيـن تو را بنـده شــومگره بر ابروي پر چيـن تو را بنـده شــومحرف ناگفتــن تسكيـن تو را بنـده شــومطــرز مهجويــي آييـن تو را بنـده شــوم

بالله زكه اين قاعــده اندوختــه اي

كيسـت استـاد تو اين را زكـه آموختـه اي

اين همه جور كه من از پـي هم مي بينــمزود خـود را به سـر كـوي عـدم مي بينــمديگران راحت و من اين همه غم مي بينــمهمه كـس خـــرم و من درد سـرم مي بينــملطــف بسيـار طمع دارم و كـم مي بينــمهستـــم آزرده بـسيـــار ستـم مي بينــم

خـرده بر حـرف درشــت مـن آزرده مگيــر

حـــرف آزرده درشـت نبــود خـرده مگيــر

آنچنـان باش كه من از تو شكايـت نكنــماز تو قطــع طمــع لطـف و عنايـت نكنــمپيــش مــردم زجفــاي تو حكايـت نكنــمهمــه جـا قصـــه درد تـو روايـت نكنــمديگر اين قصــه بـي حد و نهايـت نكنــمخويــش را شهـره هر شهـر و ولايـت نكنــم

خوش كني خاطر وحشي به نگاهي سهـل استسوي تـو گوشـه چشمـي و نگاهـي سهـل اسـت

 
دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 19:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



طرز تهیه کباب کوبیده قالبی

آماده سازی : 120 دقیقه
پخت : 60 دقیقه

مواد لازم برای 4 نفر :
گوشت گوسفندی 500 گرم
* گوشت گوساله 500 گرم
پیاز رنده ریز شده و آب گرفته شده 2 عدد
نمک به میزان لازم
فلفل سیاه به میزان لازم
زردچوبه به میزان لازم
زعفران به میزان لازم( در صورت تمایل)

* گوشت گوساله ترجیحا این گوشت از قلوه گاه یا گوشت کنار دنده یا بغل راسته باشد .

طرز تهیه :
کباب کوبیده
گوشت را ۵ بار چرخ کرده. مواد را خوب ورز می دهم طوری که چسبندگی آن خیلی باشد حدود ۱۰ دقیقه ورز دهید .

بعد ۲ ساعت باید در دمای آزاد
آشپزخانه استراحت کند. و ۲ ساعت زودتر گوشت را به سیخ میکشیم.

نکته :
آب پیازی را که از آن جدا شده دور نریزید، زمانی که گوشت را می خواهید به سیخ بکشید،دستتون باید مرطوب باشد،اگر دستکش هم دستتان هست دستکش باید مرطوب باشد. دستتان را میزنید در آب پیاز و کباب را را سیخ خوب پهن می کنید. این طوری کباب خیلی خوشمزه تر هم می شود، تا اینکه دستمان را با آب مرطوب کنیم.

کباب کوبیده قالبی
دستور فرقی نداره فقط فرقش اینه که گوشت آماده شده را داخل یک قالب چرب شده قرار می دهیم کمی پیاز و فلفل سبز و دلمه سبز روی آن میریزیم برنج آبکش شده را هم روی کباب و فلفل و پیازها قرار داده روی آن را با فویل می پوشانیم چند تا سوراخ با چنگال روی سطح فویل ایجاد کرده در فر ٢٠٠ درجه سانتی گراد به مدت ١ ساعت قرار داده در اواخر دم کشیدن کمی کره آب شده روی سطح برنج مان می دهیم می توانیم سماق هم لایه برنج مان و روی کبابمان بپاشیم, برای مهمانی ها و سفره جشنها بسیار شیک و مجلسی ..
1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 18:14
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



طرز تهیه مرغ باربیکیو

باربیکیو (barbecue) شکل دگرگون شده کلمه اسپانیایی باربکوئا (barbecue) است، به معنای نوعی داربست، یا هیزمی که مهاجران یا مرز نشینان مکزیک و کالیفرنیا گوشت و مرغ و ماهی را روی آن دود می داده اند و کباب می کردند .

مواد لازم :
مرغ پاک کرده یک عدد یا تعدادی ران با ته ران
پیازچه ساطوری شده دو قاشق غذاخوری
سیر کوبیده یک قاشق مرباخوری
سس سویا دو قاشق غذاخوری
شهد مربا نصف پیمانه
زنجبیل ساییده شده یک قاشق مربا خوری
آبلیموی تازه دو قاشق غذا
فلفل سیاه، ساییده یک قاشق چایخوری
سس باربیکیو به مقدار لازم

طرز تهیه مرغ باربیکیو :
امروز باربیکیو را در حیاط خانه ها روی آتش زغال یا شعله گاز درست می کنند، منتها برای یاد آوری مزه باربیکیو غالبا چند قطره عطر دود هیزم هم به سس کباب اضافه می کنند. این عطر، که در فرنگستان به نام دود مایع فروخته می شود، فعلا در بازار ما به دست نمی آید، ولی سایر اجزای سس باربیکیو یا مایه خواباندن گوشت باربیکیو فراوان است و آن را به آسانی می توان در خانه درست کرد.
به جز مرغ یا ران های مرغ ، همه مواد را در ظرفی ریخته مخلوط کنید. مرغ را پاک کرده، چهار یا هشت تیکه کنید،و اگر تکه های ران داشتید باز آن ها را بشویید و خشک کنید، سپس در این مایه بگذارید، زیر و رو کنید و ۴-۵ ساعت در یخچال بخوابانید. سپس یکی دو بار زیر و رو کنید.
تیکه های مرغ را به سیخ بکشید و روی شبکه آهنی یا روی آتش هیزم، زغال، یا زیرگریل فر گاز ۱۰-۱۲ دقیقه آتش بدهید.
( در آتش دادن مرغ باید دقت کنیم که گوشت مرغ بپزد و کاملا سفید شود ولی خشک و بی آب در نیاید.)
سپس میتوانید در آخر سس مخصوص باربیکیو را به آن بزنید و کمی کبابی تر کنید یا بعد از اینکه از روی آتش کنار آوردید سس را روی آن بریزد و میل کنید .
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 18:12
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







کــمـــــاج
---------------
مواد لازم :

آرد برنج 1 پیمانه
تخم مرغ 1 عدد
شکر 4 - 5 قاشق غذاخوری
زردچوبه 1 قاشق چایخوری
زعفران به میزان لازم
شیر به میزان لازم
وانیل خالص نوک قاشق چایخوری
گلاب 1 قاشق غذاخوری

طرز تهیه :

در دستور سنتی کماج از آرد برنج ( و گاهی کمی آرد گندم ) ، تخم مرغ ، شیر ، زردچوبه و زیره استفاده میشه . ولی میشه مطابق سلیقه و ذائقه مواد بالا رو به این نان سنتی اضافه کرد.
آرد برنج ، تخم مرغ ، زردچوبه ، وانیل ، زعفران ، شکر و گلاب رو با هم مخلوط کنید و شیر رو کم کم به مواد اضافه کنید و مواد رو هم بزنید . اضافه کردن شیر رو تا جایی ادامه بدید که به غلظت فرنی شل برسد.
مایه کماج رو برای یک شب یا حداقل 5 - 6 ساعت تو ظرف در دار تو یخچال بذارید تا آرد برنج تو شیر عمل بیاد .
کف تابه نچسب رو کمی چرب کنید و بذارید تابه داغ بشه ، بعد یک ملاقه از مایه کماج رو بریزید تو تابه و درش رو بذارید تا با حرارت ملایم نان شروع به پختن بکنه ، وقتی یک روی نان پخت ، به راحتی برش گردونید تا روی دیگه اش هم پخته بشه.
برای نان بعدی بازهم کف تابه رو کمی چرب کنید.
میزان شیرینی این نان به ذائقه شما بستگی داره به این مقدار شکر کماج نه خیلی شیرین میشه و نه خیلی بی مزه . اگر بخواید کماج رو همراه با مربا یا عسل سرو کنید میتونید مقدار شکر رو کمتر کنید.






دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 17:41
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ