یافتن پست: #کوتاه

maryam
maryam
احتیاط باید کرد!
همه چیز کهنه می شود و اگر کوتاهی کنیم عشق نیز...
بهانه ها جای حس عاشقانه را خوب می گیرند...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 22:58
+2
mohsen
mohsen
سلام. من mohsen هستم، از اعضای جدید ... :)
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 17:36
Muhammad Mehdi Mohsseni
Muhammad Mehdi Mohsseni
سلام. من Muhammad Mehdi Mohsseni هستم، از اعضای جدید ... :)
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 13:37
+2
Hamid
Hamid
سلام. من Hamid هستم، از اعضای جدید ... :)
3 دیدگاه  •   •   •  1391/01/1 - 18:41
+3
mohamad
mohamad
یاد دارم در غروبی سـرد سـرد
میگذشـت از کوچه ما دوره گـرد
داد مـیزد :کهنه قالی میخـرم
دسته دوم جنس عالی میخـرم
کاسه و ظرف سفـالی میخـرم
... گر نداری،کوزه خالی میخرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید
بغضش شکـست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکـرت ولی این زندگیست ؟!
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت آقا سفره خالی میخرید .....؟!؟!
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/1 - 17:20
+4
Danial
Danial
جواب کوتاه گلشیفته فراهانی به سلحشور

سلام آقای فرج الله سلحشور:

من گناه کردم ,مردم بدن برهنه من را دیدند ولی هنوز دوستم دارند , تو که حضرت ایوب هم شدی ولی همه ازت متنفرند
میدانی چرا؟
چون من چیزی برای پنهان کردن ندارم اما تو زیر پوستت یک شهر ریا پنهان کرده ای

گلشیفته فراهانی....
بزن لايك قشنگرو به افتخارش كه مُشتِ محكمي به دهانِ استكبار زد...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 13:42
+3
vahid
vahid
سلام. من vahid هستم، از اعضای جدید ... :)
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 01:11
+1
Danial
Danial
کی فکرشو می کرد ابی 3 سال بخاطر کمک به یک موسسه خیریه موهاشو بلند کرده بود؟! چقدر انتقاد می شد که این مدل جلفه و این مو بهش نمیاد اما باز نیتش را نگفت!!! ابی موهایش را به موسسه ی خیریه ی "قفل عشق" تقدیم کرد. موسسه ی خیریه ای که قطعات مو را برای کودکان زیر 21 سال که از نظر تشخیص پزشکی به نوعی بیماری ریزش مو مبتلا هستند فراهم می کند. ابی می خواست زودتر موهایش را کوتاه کند ٬ اما کمترین حد پذیرش مو توسط این موسسه 10 اینچ بود...
بزن لایکو به افتخارش ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 20:33
+3
reza
reza
نمی دانم چرا بعد از عبور از

دقیقا سیصد و هشتاد و نه شب

کماکان لحظه ها بیدار و زنده

کماکان دستها مرداد،در تب



کماکان سجده ها لبریزِ نفرین

کماکان خنده ها زهر هلاهل

تمام حرف ها نقش کف دست

به روی ماسه های خیس ساحل



دوباره چهره ها اندوه،اندوه

دوباره بغض ها فریاد،فریاد

بلندِ آسمان کوتاهِ کوتاه

دوباره خاطرات … ای داد و بیداد



تمام زندگی دور تسلسل :

دوباره،بازهم،یک بار دیگر

دوباره روی گردنهای زخمی

طناب خسته ی یک دار دیگر …
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 14:58
+4
saman
saman
سلام. من saman هستم، از اعضای جدید ... :)
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 00:31

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ