یافتن پست: #کوتاه

☺SAEED☻
☺SAEED☻
زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذرد.. قلبها گرامی تر از آنند که بشکنند.. آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود.. فردا خورشید طلوع خواهد کرد "حتی اگر ما نباشیم"
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:32
+5
ronak
ronak
چشمها بارانی ,
بغض ها در راهند...
"دوستت دارم" ها...
آه چه کوتاهند!.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:32
+5
ali rad
ali rad
آری دوستِ من،

میدانم زندگی کوتاه است ...

اما طولانی ترین چیزیست که در اختیار ما انسانها قرار دارد ...

باید بهترین استفاده را از آن برد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 23:03
+3
ali rad
ali rad
بس که دیوار دلم کوتاه است هر که از کوچه تنهایی من می گذرد
به هوای هوسی هم که شده سرکی میکشدو میگذر
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 22:47
+2
مهسا
مهسا
سالها براي برابري زن ومرد تلاش كرديم وبلاخره تونستيم حق مش كردن مو ، سوراخ كردن گوش ، و بر داشتن ابرو را به اقايان تقديم كنيم ! {-54-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 01:22
+6
reza
reza
كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ . دنیای من است

كاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 22:18
+5
OMiD
OMiD
عمه بلقیس به همه چیز کار داشت ، به اینکه دختر همسایه تازگی ها زیر ابرویش را برداشته ، به اینکه زن مطلقه ای که طبقه ی دوم زندگی می کرد بعد از نیمه شب برگشته ، به اینکه فلانی توی مهمانی دامن کوتاه پوشیده. عمه بلقیس زن نجیبی بود و دوست داشت که همه ی دنیا مثل او به مقوله ی نجابت نگاه کنند. هرکس حرکتی می کرد که با عرف و سنت های او نمی خواند عمه بلقیس لبش را می گزید و روی گونه هایش می زد اما هیچ پاسخ صریحی برای رد آن نداشت. اگر خیلی به چالش می کشیدی اش و ثابت می کردی که فلان کار آنقدرها هم بد نبوده می گفت: وا خدا مرگم بده ،همسایه ها چی فکر می کنند؟؟؟چون اصولا اینکه بقیه چه فکری می کنند در فرهنگ عمه بلقیسی از اینکه خود آدم چه فکری می کند مهم تر است.
لازم نیست عمه ی کسی باشید تا عمه بلقیس باشید. “عمه بلقیسی” فرهنگ غالب کشور ماست. عمه بلقیس ها همه جا هستند و به همه چیز کار دارند. به عقاید دیگران، به لباس پوشیدن دیگران، به آدامس خوردن دیگران، به اینکه کی با کی رفت و با کی آمد و با کی خوابید. عمه بلقیس ها داعیه دار فرهنگ و شرافت و نجابت و همه چیزهای اینجوری هستند و ماموریت دارند مردم را زیر ذره ب
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 17:14
+2
-2
mitra
mitra
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

سهراب
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 15:02
+4
poria
poria
موضوع غم انگیز در خصوص زندگی ، کوتاه بودن آن نیست
بلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع میکنیم . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 19:25
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
همین اطراف میچرخم...
صدایی نیست...
فقط یک حسرت کوتاه...
میان ماست انگاری!!
چقدر این روزها را همیشه خواب میدیدم...
چه میگفت ان پیر فرتوته؟!!!
چه میگفت که حسرتم را باد اورد نزدیکتر؟
چرا هر چه می سوزد در این خانه.
دل تنها و بی قاب نگاه مانده در رویاهای فردای من است آیا؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 22:25
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ