gamer
نظرتونو بگین درباره این داستان کوتاه
رضا
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید : آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
mohsen
قلمراد می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره با خودش فکر می کنه ، میگه : الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه ، یا بگه نردبون ما شکسته ، یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم. خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه همسایه میاد دم در میگه : بله بفرمایید… قلمراد میگه : برو بابا شما هم با این نردبونتون !!!