یافتن پست: #گاهی

xroyal54
xroyal54



گاهی دادن یه شانس دوباره به بعضی ها ،،،
مثل دادن یه گلوله ی اضافست ، به کسی که نتونست تو رو خوب هدف بگیره...



دیدگاه  •   •   •  1392/10/12 - 23:59
+9
ramak amjad
ramak amjad
یادش بخیر.....

یادش بخیر،کودکی ویک کرسی و خوابیدن همه با هم،پدرو مادر،برادر،خواهر، در چهار گوشه کرسی.
شنیدن صدای نفسهای خسته پدر که گویی ناله میکرد و دستهای مادر که ازرخت شستن پیر شده بود،
اما با آرامش به خواب میرفتند با خنده ای به لب.
صدای باران و پارس سگ در پشت پنجره تاریکت و بازی سایه شاخه درخت در شبی وهم انگیز،با نگاهی به
دیگران اطمینان به قلبت میدوید........اما حالا چه؟
هر کسی اتاقی دارد پر از قاب عکس که هرکدامشان با فاصله اندکی پشت دیوار اتاقت خوابیدند،روی تخت
شیک و راحت و بخاری آبی سوز ،اما احساس میکنی یه چیز کم داری؟ چرا با این همه راحتی شاد نیستی
و اطمینان...................................؟
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 23:05
+6
mohammadsh91
mohammadsh91
وجودمان گاهی چه گرم میشود.....!به یک دلخوشی کوچک ....به یک هستم .....به یک کجای؟به یک حضور وبه یک سلام
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 19:51
+6
zohre
zohre

پسر است دیگر... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . گاهی دلش 5 تا دوست دختر میخواهد :| {-33-}

3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 13:36
+10
محمد
محمد
خیلی وقت ها خیلی چیزها ما رو بنده خودشون میکنن
گاهی باید از این خیلی چیزها گذشت و خود بود
همانند یک عقاب که گاهی فقط برای ثابت کردن این که عقاب است پرواز میکند نه برای شکار
دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 22:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تنهایم ...
اما دلتنگ آغوشی نیستم ...
خسته ام ...
ولی به تکیه گاهی نمی اندیشم ...
چشمهایم تر هستند و قرمز ...
ولی رازی ندارم ...
چون مدت هاست ...
دیگر کسی را "خیلی" دوست ندارم........... <img src=(" title=":((" />


2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 20:09
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خوبه بعضی از پسرا بدونن چرا دخترا بهشون میگن داداش..........؟؟

میگن داداش: یعنی زیاد بهم نزدیک نشو!

میگن داداش: که وقتی ناراحتن با یکی حرف بزنن.

میگن داداش: چون محبت داداش از دوست پسر بیشتره.

میگن داداش: که گاهی چیز هایی رو که نمیدونن ازشون یاد بگیرن.

میگن داداش: که وقتی مزاحم پیدا کردن به کمک داداش بتونن ردشون کنن.

میگن داداش: که وقتی که میخوان لج یکی رو در بیارن از داداش کمک بگیرن.

میگن داداش: یعنی من نمیخوام دوست پسر داشته باشم بی خیال من شو.

میگن داداش: که باهات حرف بزنن هم از هر پیشنهاد ناراحت کننده ای در امان باشن.


دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 17:17
+6
محمد
محمد
گاهی پرندگان انقدر سرگرم دانه چیدن میشوند
که پرواز رافراموش وآسمان را ازیاد میبرند
گاهی پرتاب سنگی کوچک
یاد اور پرواز وآسمان
است
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 20:59
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همیشه که نباید گفت .......

گاهی از چشمانت میتوان خواند .....

میتوان شنید فریاد نا گفته ات را ........

میشود فهمید حرف پشت لبان بسته ات را ......

ولی نمیدانی ......

چه زجری میکشم .....

از دیدن و شنیدن این همه حرف سکوت ......


دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 19:08
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روز ها عجیب تب کرده ام


ودر بستر اندوه


هر دم هذیان می گویم


صدایم چرک کرده است…


و ذهنم در گرمای مرضی مرموز می سوزد…


تبم قد میکشد…


پزشکان مرا جواب کرده اند


این روز ها درمانی نیست


فقط گاه گاهی


درد هایم را پاشویه میکنم…
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 18:58
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ