یافتن پست: #گاهی

مهسا
مهسا


همه اخطار ها " " ندارند

گاهی
" "
آخــــــرین " " است !


دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:18
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


حرارت لازم نیست ، گاهی از سردی نگاهت میتوان آتش گرفت


دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 18:08
+7
*elnaz* *
*elnaz* *
زندگی سراسر فریادم میزند اما نمیدانم به کجا مرا میخواند... گاهی غم ؟ گاهی تنهایی ؟ پس شادیش را در کجا پنهان کرده !!!   

                                      
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 17:48
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی
که مبادا دل کسی بلرزد …!
حتی در تنهایی خودت ،حق اشک ریختن نداری
چرا که قرمزی چشمهایت دل میشکند …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 13:07
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گاهی...
دلم برای زمانی....
که نمیشناختمت تنگ می شود :-(
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 12:45
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 20:28
+4
saman
saman
در CARLO
 ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺳﺖ !
 ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﺎﻝ ﺍﺳﺖ !
 ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺗﻮﺍﻟﺘﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﺁﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻬﺎﺩﻩ باشند !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 17:13
+5
saman
saman
در CARLO
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت.
راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت
بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود!
یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ...
او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود
و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند
او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه
اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد
. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می توان
د به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست
و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 16:53
+6
saman
saman
در CARLO
برادر من عزیز دلم
وقتی وسط خیابون نشستی لاستیک ماشینتو عوض میکنی هرز گاهی اون شلوارتو بکش بالا ...:))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 15:03
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
سکوت همیشه علامت رضا نیست.... گاهی التماسی خاموش است.......  

          
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 14:44
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ