یافتن پست: #گاهی

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دلم هرشام شمعی می فروزد

که چشم شوق بر راهت بدوزد

ز ناچاری دلـم را چاره این است

که گاهی بشکند گاهی بسوزد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 22:57
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
گاهی کسی را دوست داریم اما او نمیفهمد گاهی کسی ما را دوست دارد اما ما نمیفهمیم خلاصه یه مشت نفهم دور هم جمع شدیم تشکیل اجتماع دادیم !
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 12:15
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

لحظه ی آبی عشق هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود !
از جایم بلند شدم ،پنجره را باز کردمو دیدم زندگی هم هراز گاهی زیباست !
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط
چه صدای قشنگی دارد ! فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم !
فهمیدم که عشق ،
آسمان روشنی دارد ! روبه روی عکس سیاه و سفید تو ایستادم ،دستهایم را به وسعت « دوستت می دارم !» باز کردم ،و جهان را در آغوش گرفتم !

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:33
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

رد پای خدا


روزی روزگاری بنده ای بود عاشق خدا و هر روز دست در دست خدا در کنار ساحل قدم میزد .


یک روز هنگام قدم زدن بنده به خدا گفت : خدایا می بینی ردپای هر دوی ما روی شنهای ساحل بجای مانده ؟


خدا گفت : آری .


بنده به خدا گفت : من تو را خیلی دوست دارم : اما گاهی اوقات می بینم تو مرا رها میکنی .


خدا گفت چرا چنین فکری میکنی ؟


بنده گفت : وقتی برمیگردم و پشت سرم را نگاه میکنم فقط ردپای خودم را می بینم و تو نیستی .


خدا خندید و گفت : اشتباه میکنی عزیزم آن ردپایی که می بینی ردپای من است و آن موقع موقعی است که تو در میانه زندگی درمانده شده ای و توان به پیش رفتن نداری .


آنگاه من تو را در آغوش میگیرم و به جلو میبرم .


آری آن ردپا : ردپای من است .

دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:42
+6
sara
sara
حاج اقا در راه بازگشت از حج بود که
در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند
نزدیک رفت و پرسید :
چرا غذایت را به این حیوان نجس میدهی ?
کودک سگ را بوسید و گفت :
از نظر من هیچ حیوانی نجس نیست
این سگ نه خانه دارد نه غذا دارد هیچ کس را ندارد اگر من کمکش نکنم میمیرد

حاج اقا گفت :
سگ بی خانمان در همه جا وجود دارد ایا تو میتوانی همه انها را از مرگ نجات دهی؟
ایا تو میتوانی جهان را تغییر دهی؟

پسر نگاهی به سگ کرد و گفت :
کاری که من برای این سگ میکنم تمام جهانش را تغییر میدهد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 11:25
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
گاهی میتوان تمام زندگی را در آغوش گرفت اگــــــــــــــــــــــــــــــــــر تمام زندگی ات یکــــــــــــــــ نفــــــــــر باشد ...


دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 01:18
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
خـــاطرات عجیبند...! گاهی گـــریه می کنیم ، برای روزهــایی که باهم خـــندیدیم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 18:39
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

رویاهایت را رها مکن...

بگذار هر روز رویایی باشد

بگذار هر روز دلیلی باشد برای زندگی

ر ویاهایت را رها مکن...

میدانم بسیار دشوار است

و گاهی تردید می کنی که به این همه می ارزد؟

به زندگی اعتماد کن

در آمدن آفتاب را بنگر و خدایت را ستایش کن

و من به تو ا یمان دارم...


دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:18
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
@arash_tavanaei
دوست عزیزم آرش توانایی لطف کرد با اسرار من به سایت برگشت ...
با اینکه آرش از ایران رفته و خیلی سرش شلوغه ، بخاطر لطفی که به بیاتویونی و کاربراش داره دوباره برگشت تا بیاتویونی رو گسترش بده ...
ممنونیم ازت آرش {-35-} {-41-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 00:31
+10
AmiR
AmiR
میرم بخدا
دیگه برنمیگردم
چون قسم خوردم
ولی اگه بخوای برگردی اون یه بحث دیگه هستش
پس منو منتظر نذار چون خیلی ضعیفم و تنها
حتی فکر نکنم خدا هم بمن نگاهی بکنه.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 12:43
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ