یافتن پست: #گل

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقا دیروز به مخاطب خاصم اس دادم!
من: شلام عزیزززم شطولی عشلم خوفی ی ی ی ؟؟
مخاطب خاص: شلام خوفم شوکولم
من: دالی چیتال میتال میتونی !؟
مخاطب خاص: من باباشم عشلت لفته خَلید ، گوشیشو جا گذاشته :|
هیچی دیگه : دم به دم بر همه دم بر گل رخسار محمد صلواااااااااااااااااااااااااااات :)))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/03/18 - 15:44
+4
maryam
maryam

میدونی چرا نیلوفر تو مرداب گل میده ؟؟؟واسه اینکه به همه ثابت کنه تو بدترین شرایط هم


میشه خوب بود.........!!!!!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/03/18 - 14:47
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

سگی پارس می کند



و ناگاه



پایم گیر می کند به فلسفه ی هگل



و تمام حرفهای عاشقانه ام



از چمدان پدری ام می ریزند بیرون



دستم را می گذارم بر اشک هایم



و دود بهمن آبی را می دهم بیرون



..



سگ پارس می کند و من می ترسم



از چشهمایش که نه !



از درد کنج چشم هایش



و تمام تنم که نه



تمام ته مانده ی تکه هایی از دلم می لرزند



..



می ایستم



پک بعدی را عمیق تر میزنم 



واژه هایم را تقسیم می کنم



و اشک هایم را پاک ..


دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 22:54
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

چه احساس غريبي ست




وقتي كه پر از گفتگويي،




پر از حرفي،




پر از شعري...




پر از فريادي...




اما ديگر هيچ حوصله اي،




حتي براي نوشتن هم نداري...



 



نه واژه اي براي بيان مي يابي...




نه محرمي براي گفتگو،




نه حنجره اي براي برآوردن ِ فريادي...



 



تنها مي ماني...!



 



مثل يك ماهي ِ تنهاي اسير در دل ِ تُنگ...




مثل يك شاپرك ِ زخمي و خسته و گنگ...



 



هوس ِ اقيانوس و هزاران گل مريم در دل داري!



 



خواب ِ درياي زلال، خواب گل هاي سپيد،




خواب ِ رهايي از بند، خواب پريدن در باد...




چه احساس هاي لطيفي، چه روياهاي قشنگي،



 



اما افسوس تمام ِ سهم تو از بيداري...




ميشود غم تنهايي و روزهاي تكراري...!



 



مات و مبهوت و غريب...




به روياهايت خيره مي ماني...




فقط نگاه ميكني...




فقط سكوت ميكني...




زل ميزني به ناكجا...




دوباره بغض ميكني...



 



دوباره سکوت


دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 22:25
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







یعنی میشود روزی برسدکه بیایی.....

مرا در آغوش بگیری....بخواهم گله کنم....

بگویی هیس.....

بگویی همه کابوس ها تموم شد....

میخواهم امشب تا صبح "دیووانه ات" کنم.....


کوتاه شود





دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 22:22
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







اگر باران بودم ،آنقدر می باریدم تا غبار غم از دلت بردارم
اگر اشك بودم ، مثل باران بهاری به پایت می گریستم
اگر گل بودم شاخه ایی از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میكردم
اگر عشق بودم ،آهنگ دوست داشتن را برایت می نواختم
ولی افسوس كه نه بارانم ،نه اشك ،نه گل و نه عشق
اما هر چه هستم دوستت دارم.....






10 دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 15:55
+4
maryam
maryam
پسری که با عشقش مثل یه "پرنسس" رفتار میکنه مشخصه که تو دستای یه "ملکه" بزرگ شده ...
6 دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 15:36
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







زمرگم من نمی ترسم...
اگر همه دنیا سرم ریزد
از این ترسم که بعد از مرگ من
گلم را دیگری بوسد.






دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 15:17
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







آهوی دشت تماشا می شوم
عاشق گلهای تنها می شوم
نیست دستی تا مرا یاری کند
کشتی امواج دریا می شوم
نیست در شهر شما آرامشی
بعد از این مجنون صحرا می شوم
رفته شوق از این دل پر حسرتم
خواهش امروز و فردا می شوم
تا که دیو جنگ در شهر شماست
ساکن آوارگی ها می شوم
زندگی دیگر خرابم کرده است
می روم زین شهر و تنها می شوم
سوخت این آتش که در قلبم فتاد
جز به عشقت کی مداوا می شوم
گر بهارت در بغل گیرد مرا
غنچه می گردم ، شکوفا می شوم...






2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 14:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







گلدونه های اطلسی
حس غریب بی کسی
تو چادر سیاه شب
پر میشم از دلواپسی
دلــم
دلم گرفته از خودم
خودم، اسیر غم شدم
شدم غریب قصه خودم....






دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 14:40
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ