یافتن پست: #گمشده

saman
saman
با من بهار جز به بدی تا نمی کند
دست نسیم پنجره را وا نمی کند
در ذهن کوچه شعر دل انگیز عشق را
دیگر صدای پای تو نجوا نمی کند
آواز گام های تو درهای بسته را
دعوت به روشنایی فردا نمی کند
چندی است چشم ناز و نوازشگرت مرا
از لابلای پرده تماشا نمی کند
دستت مرا به گردش صحرا نمی برد
چشمت مرا مسافر دریا نمی کند
در کوچه های گمشده یعقوب چشم من
آثاری از حضور تو پیدا نمی کند
در غربتی که از تو بجا مانده این دلم
جز تو هوای هیچ کسی را نمی کند
بازآ دوباره پنجره ها را مرور کن
بی تو کسی در آینه ام ها نمی کند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:39
+2
roya
roya


   اسمت را موج میبرد ،



       خودت را کشتی ،



               موهایت را باد



  و  یادت را ،



       دفتر گمشده ام !



 



           اسمم را سنگی نگه میدارد ،



                خودم را گوری



                      و یادم را ،



                               مهم نیست ...



دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 17:08
+3
بهناز جوجو
بهناز جوجو

يارو صبح تا شب تو خيابون مخ ميزنه، شب تا صب تو فيس بوک... بعد ميگه دنبال نيمه گمشده ام ميگردم!! آخه لامصب پازل هزار تيکه هم بودي تا حالا تموم شده بود!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 13:01
+2
xroyal54
xroyal54
نیمه گمشده را بیخیال شو لطفا، اگر سهم تو بود که گم نمی شد!!!
همین نیمه ای که هستی رو پیدا کن...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 15:13
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یاد داری كه ز من خنده كنان پرسیدی

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

چهره ام را بنگر تا بتو پاسخ گوید

اشگ شوقی كه فرو خفته به چشمان نیاز

چه ره آورد سفر دارم ای مایه عمر؟

سینه ای سوخته در حسرت یك عشق محال

نگهی گمشده در پرده رؤیائی دور

پیكری ملتهب از خواهش سوزان وصال

چه ره آورد سفر دارم ... ای مایه عمر؟

دیدگانش همه از شوق درون پر آشوب

لب گرمی كه بر آن خفته به امید و نیاز

بوسه ای داغتر از بوسه خورشید جنوب

ای بسا در پی آن هدیه كه زیبنده توست

در دل كوچه و بازار شدم سرگردان

عاقبت رفتم و گفتم كه ترا هدیه كنم

پیكری را كه در آن شعله كشد شوق نهان

چو در آئینه نگه كردم، دیدم افسوس

جلوه روی مرا هجر تو كاهش بخشید

دست بر دامن خورشید زدم تا بر من

عطش و روشنی و سوزش و تابش بخشید

حالیا ... این منم این آتش جانسوز منم

ای امید دل دیوانه اندوه نواز

بازوان را بگشا تا كه عیانت سازم

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:55
+1
nanaz
nanaz

khande1 اس ام اس خنده دار 92


الان دقیقا ی سوال فنی دارم ؟
اونایی که دو یا سه تا زن میگیرن
یعنی به جز نیمه گمشده
وقت اضافه و پنالتی هم داشتن ؟؟؟
::
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 15:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاه حجم نگاهت در نبودت هزار بار در من تکرار می شود،
در من گمشده ای!!!
و به دنبال هجـای رفتن می گردی، بی فانوس، بی چراغ …
شعله ای فروزان به نام عشق،
به نام عشق،
به نام عشق روشن خواهم کرد و به دستت خواهم داد
روزی خواهی رفت می دانم،
این را شعله فروزان عشق در من سرداد،
که روشنایی من بیش از فانوس و چراغ است،
شعله ام تورا خواهد سوزاند و او را بی تاب رفتن خواهد کرد، خاکسترت را باد به منزل گه یار به ویرانی خواهد برد.
کاش در رابطه ها فانوسی به روشنایی بس بود
کاش کاشف دیوانه شعله عشق فقط یک شب مست بود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 14:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
يارو صبح تا شب تو خيابون مخ ميزنه، شب تا صب تو فيس بوک...
بعد ميگه دنبال نيمه گمشده ام ميگردم!!
آخه لامصب پازل هزار تيکه هم بودي تا حالا تموم شده بود!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 21:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

كوله بارسفرت رفت و نگاهم را برد نه تو دیگر هستی نه نگاهی كه در آن دلخوشی ام سبز شود سایه می
داند كه به دنبال نگاهت همچون ابر سر گردانم هیچ كس گمشده ام را نشناخت تابش رایحه ای بی خبر
آورد كسی در راه است چشمی از درد دلم آگاه است كاش هیچوقت عشقی متولد نمی شد كه روزی
احساسی بمیرد.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:18
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مثل اینکه نیمه ی گمشده من اینقدر گوگولی مگولیه که همش موش میخورتش
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 17:54
+2
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ