یافتن پست: #گم

“ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺳﺎﻝ 1375 ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ :ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺘﯽ ﻫﺎ ﭼﯽﺩﺍﺭﻥ ﮐﻪ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺩﻫﻪ 60 ﺩﻫﻪ 60 ﻣﮕﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﺩﻫﻪ 60 ﮐﯽ ﺑﻮﺩﻥ؟ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻢ......ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺭ 18ﺳﺎﻟﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻫﻤﻪﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺕ ﭼﺴﺐ ﺭﻭ ﺩﻣﺎﻏﺘﻪ ﺁﺧﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﯼﺩﻫﻪ 60 ﮐﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻻﺭﻥ ﻭﻟﯽﺩﺧﺘﺮﺍﺵ .. . ﺩﺧﺘﺮﺍﺵ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ 14 ﺳﺎﻟﮕﯽﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﻧﻤﯿﺪﺍﺷﺘﻦ ﻭ 7 ﻗﻠﻢ ﺍﺭﺍﯾﺶ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻥ ﻭ ﻫﻤﻪﻓﮑﺮﻭ ﺫﮐﺮﺷﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﺩﻣﺎﻏﺸﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﯾﭙﻠﻢ ﮔﺮﻓﺘﻦﻧﺒﻮﺩ... ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺎﻗﺖﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻧﻪ 10 ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﻭ ﺗﺎ ﻭﻗﯽ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻦ ﺑﻪﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ... ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦﺗﻮﻟﺪﺷﻮﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻭ ﭼﺮﺧﺸﯽ ﻧﺒﻮﺩ... ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺍﻡ ﻭ ﻣﺮﻓﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﻼﮎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺸﻮﻥ ﭘﻮﻝ ﻭﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ ... ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺩﻫﻪ 60 ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﻨﮓ ﻭ ﮐﻮﺗﺎﻩﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﺷﯿﻄﻮﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ 7 ﻗﻠﻢ ﺍﺭﺍﯾﺶﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻮ ﺭﻧﮓ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺩﻣﺎﻍ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥﺁﺗﻟﯿﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﻋﮑﺴﺎﯼ ﺟﻮﺭﻭﺍﺟﻮﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺑﻮﺩﻥ ...... بله ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺩﻫﻪ 60 ﻓﺘﻮﺷﺎﭖ ﻧﺒﻮﺩﻥﻻﯾﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﯼﺩﻫﻪ60... قبلا از همه دوستان دهه 70 عذرخواهي ميكنم ... مخاطب اين دختره 75 بوده به خودتون نگيرين :-)”

2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 16:50
+8
saman
saman



من و تو یکی دهاتیم
که به همه آوازش
به زیباتر سرودی خواناست
من و تو یکی دیدگانیم
که دنیا را هردم
در منظر خویش
تازه تر می سازد
نفرتی
از هر آنچه بازمان دارد
از هر آنچه محصورمان کند
از هر آنچه واداردمان
که به دنبال بنگریم
من و تو یکی شوریم
از هر شعله ای برتر
که هیچ گاه شکست را بر ما چیرگی نیست
چرا که از عشق
رویینه تنیم
و پرستویی که در سرپناه ما آشیان کرده است
با آمد شدنی شتابناک
خانه را
از خدایی گمشده
لبریز می کند


[احمد شاملو]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 15:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میتونی چشماتو ببندی ومنوتوذهنت تصورکنی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تونستی ؟
به شماتبریک می گم!
شما ماه رودیدید!
عیدسعید فطر مبارک!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 15:06
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چارلی چاپلین :

برهنگی بیماری عصر ما است .

من پیرمردم و شاید حرفهای‏ خنده‏ آور بزنم .

اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح‏ عریانش را

دوست می‏داری .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 15:03
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بچه داداشم که به زور ۹ سالشه میگم داماده عمه میشی بیای دخترمو بگیری ؟
میگه حالا وایسا ببین شوهر گیر خودت میاد !
فعلا من :|
بهش میگم خوب اگه شوهر کردم تو میای با دخترم عروسی کنی ؟
میگه اگه باهام کل کل نکنه و سیبیل نداشته باشه و کلا زن زندگی باشه شاید بگیرمش !
دوباره من :|
من همسن این بودم فکر میکردم مامان بابام با هم خواهر برادرن :|
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 14:35
+5
saman
saman
من در تو گمم از تو چه خبر؟ شانه هایم سرد است دم صبح سَر داغ ترا ، مرهم آزوست…
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 13:29
+5
roya
roya
در CARLO



خبر فوری و بسیار وحشتناک وخطرناک

اگه جون خودتون و کسایی که میشناسید واستون مهمه این خبر رو به اشتراک بزارید

برای خرید از هر مکان ناشناخته مخصوصا انواع بوتیک ها ،تنها نرید
...

این قضیه در مشهد اتفاق افتاده و احتمال داره در شهرهای بزرگ دیگه هم باشه که بی خبریم.

آقا به همراه خانومش با اتومبیل پراید به این خیابون برای خرید میرن. آقا برای کاری از ماشین پیاده میشه و به خانومش میگه تو مانتو فروشی ها چرخی بزنه تا اگه مورد دلخواهش پیدا شد به آقا تک زنگ بزنه تا بیاد ببینه اما بعد از تمام شدن کار آقا خبری ازخانم نمیشه آقا نگران میشه و دنبالش میگرده . یکی دو ساعت طول میکشه و بسیار نگران به ۱۱۰ اطلاع میده و میگه خانوم من اینجا گم شده و موبایلشم جواب نمیده پلیس به این منطقه میرن و میگردن و خیابونا رو هم میبندن اما به نتیجه نمیرسن . بعد دو ساعتی گشتن به یکی از مغازه ها مشکوک میشن . داخلش میرن و میبینن همه چیز عادیه و فروشنده ها هم دو تا خانم هستند.

سربازا مشغول گشتن میشن که ناگهان یکی از سربازا در اتاق پرو باز میکنه میبینه چیزی توش نیست اما وقتی پاشو داخل اتاقک میزاره احساس غیر عادی زیر پاش میکنه و میبینه روزنه نور کوچیکی از ش پیداست .

دوباره همون فروشگاه رو با دقت بیشتری میگردن تا میبینن ه دکمه زیر میز فروشندست . دکمه رو فشارش میدن میبینن بله !! کف اتاق پرو به صورت آسانسوری میره پایین و اینکه کجا میره؟؟

پایین (زیر زمین ) مجهز بودهه به تشکیلات پزشکی و …. دکتر و .. که بعد از بیهوشی قربانیان (عموما زنان تنهاو ساده لوح) اقدام به خارج کردن کلیه اونها میکردن!!!!!

تمام ماجرا در ضمیمه تپش روزنامه جام جم امده شاید شماها شنیده باشین اما اگه کسی نشنیده براش تعریف کنید و هیچ وقت تو اینجور جاها تنها نرین...
مشابه این مورد در اصفهان هم بوده که پسری یازده ساله دزدیده شده و یک هفته بعد بدون اعضای داخلی بدن و حتی چشمهاش داخل یه گونی پیدا شده.....
خواهشا شیر کنید تا خدایی نکرده اتفاقی برا کسی نیوفته
خواهشا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 11:49
+4
mina
mina
لج میکنم . . .
بد اخلاق میشم !
نه چیزی میبینم ،
نه چیزی میشنوم ،
نه چیزی میگم !
دست خودم که نیست
تو که نباشی ، زندگی باید به کامِ من تلخ بشه . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 09:55
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
الان میرم به مامانت میگم
.
.
.
.
.
“یکی از ترسناکترین جمله های دوران ما”
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 00:41
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شيشه اي مي شکند ... یک نفر مي پرسد...چرا شيشه شکست؟مادری مي گوید...شايد اين رفع بلاستیک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشیمثل یک کودک شیطان آمد، شيشه ی پنجره را زود شکست. کاش امشب که دلم مثل آن شيشه ی مغرورشکست،عابری خنده کنان مي آمد... تکه اي از آن را بر مي داشت... مرحمي بر دل تنگم مي شد... امشب اما دیدم... هیچ کس هیچ نگفت،قصه ام را نشنید... از خودم مي پرسمآیا ارزش قلب من از شيشه ی پنجره هم کمتر است؟دلم سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا؟...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 00:39
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ