یافتن پست: #گم

کارم از یکی بود یکی نبود گذشت من در اوج قصه گم شده ام.......
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:38 توسط Mobile
+6
فرهنگ لغات زنان:
1:آره یعنی نه
2:نه یعنی آره
3:ما باید باهم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن
4:هر کاری میخوای بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه
5:چقدر منو دوست داری؟یعنی یه گندی زدم میخوام بگم
6:دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دوساغت علافی عزیزم
:7....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:29 توسط Mobile
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلتنگم نه برای کسی از بی کسی... خسته ام نه از تکاپو از در به دری... نه دوستی، نه یادی، نه خاطره ی شیرینی! تنهایم تنهاتر از آن سنگ کنار جاده اما مشتاقم، مشتاق دیدار آنکس که صادقانه یادم کند ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:00
+5
پوریا
پوریا
نبود ... پیدا شد ... آشنا شد ... دوست شد ... مهر شد ... گرم شد
عشق شد ... یار شد ... تار شد ... بد شد ... رد شد ... سرد شد 
غم شد ... بغض شد ... اشک شد ... آه شد ... دور شد ... گم شد ... تمام شد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 22:21
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نبینم چشم هایت را اسیر درد ها
ای یار غمت را روی دوش خسته ام
ای نازنین بگذار
بیا ای نازنین... اکنون...داغ دریا را به دل دارم
بدون یاد تو بیزارم از هر کوچه بازارم
... کجایی آسمانم؟؟؟؟؟؟؟
بال های سبزمان گم شد
... میان کوچه هایی که پر است از سنگ از دیوار......
بیا خورشید
... کم کن فصل های سرد و ساکت را بیا اندوه شب را از نگاه خسته ام بردار

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 21:23
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پدربزرگم مخالف رژیم بود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نه از فشار می ترسید نه از چربی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 20:05
+4
saman
saman
در CARLO
یکی از فانتزیام اینه برم یه تحقیقاتی بکنم بفهمم مسی یه رگش ایرانیه(مثلا اقاش اینا). 
بعد اونم کلی حال کنه... بعد یواشکی بگه فارسی هم بلده و اینا... 
بعد بع عنوان نماینده ملت و [!]ش راضی کنمش بیاد تیم ملی ایران بازی کنه برامون 

( چه حالی میده)... 

بعد بیاد و بازی کنه ولی بازم نریم جام جهانیو از بارسا هم بندازنش بیرون 

بعد 

با دلال بازی بیارمش استقلال کنار آرش بحرانی فوتبالشو فراموش کنه..... 

دنیا شاکی بشن که چرا لذت دیدن بازیشو تو جام گرفتیم ازشون 

و خلاصه همه بیفتن دنبال اینکه کی این کارو کرده منم افقی نباشه که حتی توش گم و گور شم..
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/05/6 - 17:00]
3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:52
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از فانتزیام هـم اینه که پورشــه پانامـرا دیدم
با عجله سوارشم بگم چرا دیراومــدی بعـدش که
راننده رو دیدم بگم:اَ اَ اَ ببخشید فک کردم بابامه ؛بعد پیاده شم .
.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:49
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
دلم می خواد هرچه زود تر بمیرم {-60-}
6 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:35
+3
-1
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره

کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووی مگه کوری ؟

همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 13:32
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ