رضا
فکر نکن که توی دنیا تو تنهایی , بلکه فکر کن توی دنیا یه تنها هست که تو براش یه دنیایی...
رضا
من از دلواپسی های غریب زندگی دلواپسی دارم و کسی باور نمیدارد که من تنهاترین تنهای این تنهاترین شهرم تنم بوی علف های غروب جمعه را دارد دلم میخواهد از تنهاترین شهر خدا یک قصه بنویسم و یا یک تابلوی ساده که قسمت را در آن آبی کنم حرف دلم را سبز و این دنیای تنهایی بماند یادگار خستگی هایم و میدانم که هر چشمی نخواهد دید شهر رنگی من را چرا که شهر من یک شهر نقاشی است...
رضا
َدر زندگی سه چیز آموختم از عشق رسوایی از دوست بی وفایی از شب تنهایی -;{@
Mohammad Mahdi
ماشقایق های طوفان خورده ایم،سیلی ناحق فراوان خورده ایم،ساقه ی احساسمان خشکیده است،زخم ها از تیغ و طوفان خورده ایم،هیچ کس ویرانیم را حس نکرد،وسعت تنهاییم را حس نکرد،درمیان خنده های تلخ من،گریه ی پنهانیم را حس نکرد ،درهجوم لحظه های بی کسی،درد بی کس ماندنم را حس نکرد
Mohammad Mahdi
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت ، خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
tnx
1390/11/11 - 01:27khahesh aziz
1390/11/11 - 01:28omidvaram groupe khobi she
motmaenan hamintore
1390/11/11 - 01:28khahesh mikonam mohammad jo0o0on
1390/11/11 - 01:31