ali
دلم یک جای دنج میخواهد آرام و بی تنش جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی! ... تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد !... مثلا آغوش تو!.
ali rad
تو برو پیچک من فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ، روی پیشانی من چیزی نیست ، غیریک قصه پر از بی کسی و تنهایی
ronak
وقتی خواستن ها بوی شهوت می دهند، وقتی بودن ها طعم نیاز دارند وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر می شوند وقتی نگاه ها ، هرزه به هر سو روانه می شوند وقتی غریزه ، احساس را پوشش می دهد، وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی می شود نه ، دیگر نمی خواهمت ! نه تو را و نه هیچ کس دیگری را . . . . .
ronak
از تنهایی گریزی نیست... میگذارم آغوشم برای همیشه یخ بزند! نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسم بگذارد...!!!
ronak
باید بدجنس باشی..!! تا عاشقت باشن......!! باید خیانت كنی.........!! .......... تا دیوونه ات باشن...!! باید دروغ بگی...............!!........تا همیشه تو فكرت باشن...!! باید هی رنگ عوض كنی......!!..............تا دوسِت داشته باشن...!! اگه ساده ای ...!! اگه باوفایی...!! اگه یك رنگی...!!......همیشه تنهایی...!!////
رضا
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
رضا
و شنیدم که همه می گفتند: او در این نزدیکی ست پای هر ناله ی من پشت ویرانی تو و گمانم این بود که پر از فرصت رویای من است لحظه ها خط می خورد و سکوتی از او، تا دم قصه ی من مثل تلخی حقیقت هایی که به من می آموخت او به بام شب تنهایی من می خوابید و نمی دانستم که جوان مرگ شدن نیز لیاقت می خواست!