یافتن پست: روشن فکر

محمد
محمد
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 22:01
sasan pool
sasan pool
متن سنگ قبر نيوتن طبيعت وقوانين طبيعت در تاريکي نهان بود خدا گفت بگذار تا نيوتن بيايد..... وهمه روشن شد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 13:27
+2
pooriya jooon
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:05
pooriya jooon
pooriya jooon
به يارو ميگم حاجي, بزن تو دنده من هول ميدم روشن شه. ميگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳فوتبال داره ! .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:04
+2
pooriya jooon
pooriya jooon
۱ – بعضي از ماهها ۳۰ روز دارند بعضي ۳۱ روز چند ماه ۲۹ روز دارد؟ ۲- اگر دكتر به شما ۳ قرص بدهد و بگويد هر نيم ساعت ۱ قرص بخور چقدر طول ميكشد تا تمام قرصها خورده شود؟ ۳- من ساعت ۸ شب به رختخواب رفتم و ساعتم را كوك كردم كه ۹ صبح زنگ بزند وقتي با صداي زنگ ساعت از خواب بيدار شدم چند ساعت خوابيده بودم؟ ۴-: عدد ۳۰ را به نيم تقسيم كنيد وعدد ۱۰ را به حاصل آن اضافه كنيد چه عددي به دست مي آيد؟ - مزرعه داري ۱۷ گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هايش به جز ۹ تا مردند چند گوسفند زنده برايش باقي مانده است؟ ۶- اگر تنها يك كبريت داشته باشيد و وارد يك اتاق سرد و تاريك شويد كه در آن يك بخاري نفتي يك چراغ نفتي و يك شمع باشد اول كداميك را روشن ميكنيد؟ ۷- فردي خانه اي ساخته كه هر چهار ديوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسي بزرگ به اين خانه نزديك ميشود اين خرس چه رنگي است؟ ۸- اگر ۲ سيب از ۳ سيب بردارين چند سيب داريد؟ ۹- حضرت موسي از هر حيوان چند تا با خود به كشتي برد؟ ۱۰- اگر اتوبوسي را با ۴۳ مسافر از مشهد به سمت تهران برانيد و در نيشابور ۵ مسافر را پياده كنيد و ۷ مسافر جديد را سوار كنيد و در دامغان ۸ مسافر
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 15:55
رضا
رضا
و عشق از زبان دکتر علی شریعتی...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 11:53
+7
pooriya jooon
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 00:17
+3
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
تو خوابگاه به هم اتاقیم میگم برو پنیر رو بذار تو یخچال برگشته میگه بزارمش تو یخچال؟؟؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برو بزار رو اجاق گاز، زیرشم روشن کن تا برا صبحونه گرم باشه .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 00:07
+5
vahid
vahid
ضرب المثل بنزینی: ۱ - بنزین دیدی ندیدی ۲- بنزین زرد برادر گریسه ۳- با بنزین بنزین گفتن ماشین روشن نمیشه ۴- به اندازه بنزینت گاز بده ۵- بنزین همسایه اورانیومه ۶- بنزین حقه ۷- از این حرفا بوی بنزین میاد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 13:59
+1
رضا
رضا
یه غروب بی رمق یه راه دور،یه کویر سوت و کور بازم از پشت افق راهی شده،یه مسافر صبور کوله بارخستگی رو شونه هاش،موج غربت تو صداش جاده های ساکت و بی رهگذر،تا قیامت زیرپاش سر راهش نه ولی یه انتظار،ته یه چشم بیقرار تو دلش مونده فقط یه خاطره،یه عذاب موندگار وقتی تو سینه ی شب راهی می شد،کسی گریه شو ندید کسی از پشت سکوت پیدا نشد،ضجه هاشو نشنید جاده انگارکه تمومی نداره جاده از هر قدمش غم می باره چه غریبه اون مسافرصبور که تو جاده های غم پا میذاره شاید این قصه بمیره تو سکوت یا کسی نگذره از این برهوت شاید این جاده به جایی نرسه سهم این پرنده شاید قفسه اما این غریبه ی خسته هنوزافق رفتن و روشن می بینه توی جاده های تاریک خیال هنوزم خواب رسیدن می بینه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 11:54
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ